جنبه مادری همسر
اغلب مردهای قدیمی دنبال دختری بودند كه یك جورهایی خودشان بتوانند بزرگش كنند و طوری شخصیتش را شكلبدهند كه خودشان دوست داشتند. ایده ای كه البته هنوز هم خیلی ها طرفدار پروپا قرصش هستند. این خواسته دركنار هزار تا دلیل دیگر باعث می شد كه گاهی دختر با كسی ازدواج كند كه جای پدرش باشد یا پسر ده سالی بزرگ تر ازخانمش باشد. رویه ای كه در سال های اخیر وارونه شده! حالا، آمارهای سازمان ثبت احوال ما ایرانی ها چیز دیگری رامی گوید. اینكه الگوی همسریابی لااقل از نظر سن وسال پسرها و دخترها دارد عوض می شود.
چند دلیل ساده
- یك نوع سلیقه زناشویی است.
- بعضی پسرها یك مقدار نیاز روانی به این دارند كه با كسی باشند كه با تجربه باشد و بتوانند به او تكیه كنند.
- ثبات اجتماعی و مالی دختر هم در این تصمیمها مؤثر است.
تركیب جمعیتی به نفع پسرهاست
این مسأله كه جدای از دلایل اجتماعی و روانشناسی، یك دلیل ساده تركیب جمعیتی هم دارد. اینكه آدمهای پیك جمعیتی ما كه در سال ۶۵ اتفاق افتاده، حالا در روزهای انتخاب همسرند و البته این مشكلی است كه برای دخترهاست چون پسر همسن یا بزرگتر از خودشان خیلی كمتر از گذشته پیدا میشود. نتیجهاش هم شده این آمار: «بر اساس گزارش رسمی منتشرشده از سوی سازمان ثبت احوال كل كشور، تعداد ازدواجهای
ثبتشده در سهماهه سال ۸۶ كه زوجه یك سال از زوج بزرگتر بوده ۳٫۵۷ درصد است که این رقم در سهماهه سال جاری (۱۳۸۹) به ۳٫۶۸ درصد رسیده، همچنین میزان طلاق ثبتشده همین گروه در سهماهه اول سال ۸۶، ۳٫۲۲ درصد بوده است که در سهماهه اول سال جاری (۱۳۸۹) به ۳٫۶۸ درصد رسیده است.
در ۲٫۰۸ درصد از ازدواجهای ثبتشده در سهماهه اول سال ۸۶، سن زوجه دو سال بیشتر از زوج بوده که این رقم در سهماهه سال جاری به ۲٫۱۷ درصد رسیده است و این در حالی است که درصد طلاق همین گروه سنی در سهماهه اول امسال نسبت به سال گذشته ۱۷صدم درصد افزایش داشته است. تعداد ازدواجها و طلاقهایی هم که در آنها سن زوجه سه، چهار، پنج سال یا بیشتر از زوج بوده است و در سهماهه اول سال ۸۷ به ثبت رسیده نسبت به سهماهه اول سال ۸۶، اندکی کاهش داشته است.
روی این حساب، با توجه به اینکه هرم سنی جنسی ایران طوری است که دخترهای ۲۳ تا ۲۸ سال یا ۲۰ تا ۲۵ سال با پسرهای گروه سنی بالاتر از خودشان که تعدادشان کمتر است ازدواج میکنند، اصولاً ضرورت دارد که مهارتهایی آموزش بدهیم که دختر و پسرهای گروههای همسن با هم ازدواج کنند و خوشبخت شوند.
فرصتها و تهدیدها
این ارتباطهای عاطفی را در مجموع نه میشود به راحتی منفی و مشکلدار دانست و نه گفت كه حتماً خوب است. مسئلهای كه فرصتها و تهدیدهایی دارد.
- بلوغ اجتماعی دختر از پسر سریعتر است كه حتی شامل بلوغ عاطفی و شخصیتیاش هم میشود. به همین دلیل، یك دختر ۲۴ ساله از لحاظ نیازمندیهای شخصیتی میتواند پا به پای یك پسر ۳۰ ساله جلو برود. حالا اگر او همین انتظار را از یك پسر همگروه سنی داشته باشد، احتمالاً با مشكل مواجه میشود. چون پسر میخواهد نقش ۲۵ سالگی خودش را بازی كند.
- نكته بعدی در مورد بچه دار شدن است. در گروههای همسن این نگرانی وجود دارد كه دختر مهارت والدی و مسؤولیت پذیری بیشتری داشته باشد و پسر نكشد و احساس كند گیر افتاده چون به نسبه، بلوغ والد شدن و پدر بودن به او دیر دست میدهد. همزمان هم دختر این ترس را دارد كه در صورت اقدام دیر برای بچهدار شدن، مشكلاتی برایش پیش بیاید. نکتهای كه احتمالاً برای پسر دغدغه به حساب نمیآید.
- اما نكته جالب این است كه طلاق در این نوع ازدواجها كمتر است. یكی به خاطر نوع توقع پسرهای ایرانی از همسر كه جنبه مادری همسر را دوست دارند و در این ازدواجها به ثبات بیشتری میرسند. در این زندگیها سعی و خطا كمتر است و آنها خانواده با قوام و پخته تری خواهند داشت. البته به شرطی كه رابطه را طوری مدیریت كرده باشند كه دچار عوارضش نشوند.
دلم را برده، چه كنم؟
اگر از چنین دختری خوشت آمده و تصمیم ازدواج داری باید با علم به شرایطی كه خواهی داشت بروی جلو. مشكل زمانی بیشتر پیش میآید كه پسر نداند وارد چه رابط های شده است. این ملاحظه در مورد تصمیمگیری دختر هم صدق میکند. با همه این حرفها برخلاف عددهایی كه بعضی کارشناسهامیدهند، به نظر نمیشود با این مسئله خیلی ریاضی و فرمولی برخورد كرد و برای تفاوت سنی عدد مشخصی داد. اما با بحث شكاف نسلها میشود راهحل داد. مثلاً بچههای ورودی سال ۸۹ دانشگاه با ورودیهای ۸۵ دغدغه های متفاوتی دارند. شكافی نسلی كه ضرباهنگ تغییر آن بیشتر هم شده. پس دو نفر كه از دو نسل متفاوت باشند احتمال به مشكل خوردنشان بیشتر میشود. باید كسی را انتخاب كنیم كه هم از لحاظ سنی و هم از لحاظ نسلی و فرهنگی متفاوت نباشیم.