دلنوشته: کاریکاتور

۵/۵ - (۱ امتیاز)

هنرمند ساعتها وعظ و خطابه را در یک فریم کاریکاتور خلاصه میکند @shahabjafarnejad
فهمیده ام که یک کانال ماهواره ای میتواند اکثر مسوولین ما را سرکار بگذارد. مسوولین و ائمه جماعات و نیروهای انتظامی و … به جای اینکه فکرشان مسائل مهم باشد نظیر :
خشکسالی و کم آبی جدی ایران
وضع افتضاح تورم و‌سقوط ارزش ریال
از صبح تا شب فکر میکنند که سر دختران ایران حجاب اجباری کنند،
مهم نیست که چه « بر» سر مردم می‌آید، براشون مهمه چی « روی» سر مردم است ! واحیرتاه!
دوربین با پول بیت المال خریده شده که امنیت مردم بالا برود، کسی جرات مسموم کردن بچه مدرسه ای ها را نداشته باشد، خلافکارها بترسند ، بعد با وسواس رو‌حجاب، کلی از مردم را مجرم میکنید؟؟؟
سال ۵۷ با تفنگ و بمب میشد حکومت ساقط کرد، الان مسوولین جمهوری اسلامی با یک روسری عقب کشیدن زنان، از صبح تا شب درباره حجاب باید دست به تهدید بزنند؟
کدام کشور اینقدر راه اشتباه با مردمش میرود که مردم عادی اش تهدید بالقوه اش بشوند؟ بعد میخواهید به زنان بدحجاب سرویس بانکی و … ندهید و‌جریمه شان کنید؟ خراج میگیرید از مردم؟
والله که من مدیر یه لاقبا برای توسعه سازمانمان اولویتم راحتی پرسنلم خصوصا بانوان بوده و‌هست ، روز کاری کم میکنم، زیرا به خلاقیت و حرفه ای گری ایشان ایمان دارم، اونوقت مسوولین، زنان و دختران کشور را به جای تکریم و احترام، تهدید میکنند؟؟؟
نه حجاب موجب رفاه کشور میشود نه بی حجابی موجب سقوط یک تمدن! مسوولین در ترکیه و مصر و عراق و امارات و عمان به حجاب زنان کار ندارند، به رفاه مردم اهتمام میورزند. بنده دکتر شیری اگر مطب داشته باشم، تمام تلاشم باید دستگاههای مدرن و خدمات درست به مراجع باشد نه مثلا لباس مراجع که انتخاب شخصی خودش است!
من قویا معتقدم از وسواسهای یک مدیر میتوان آینده سازمانش را پیش بینی کرد. از وسواس روی لباس شهروندان به جای رفاه ایشان،
چه میفهمیم؟
——-
ردیف بیست و هشت هواپیما، کنار هم جا داشتیم
نهایت ۲۵ سالش بود، سرصحبت را باز کردیم، تو کار برنامه نویسی و امنیت شبکه و … بود؛ تو پونزده سالگی حقوق چهار هزار یورویی گرفته بود، نخبه ای بود واسه خودش؛ دلش پر بود، بعد از دوسال کار شبانه روزی روی توسعه بازاریابی برای اینستاگرام، با فیلترینگ، کل سرمایه فکری و مالی و تیم متخصصان دورش از هم پاشیده بودند، مثل صدها هزاران نفری که با تصمیم افتضاح حکومت، شغلشان را در اینستا از دست داده بودند، سرخورده شده بود؛ از کار الانش متنفر بود : برنامه نویسی فیلترشکن! استعدادی که در حال مهاجرت بود

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

کاریکاتور

مطالب مرتبط