تنهایی سه لایه دارد:
تنهایی فیزیکی، تنهایی عاطفی و تنهایی فسلفی
✔️در یک رابطه ی خوب قراره شما از نظر فیزیکی و از نظر عاطفی تنها نمونید. اما حواستون باشه جفت شما قرار نیست تنهایی فلسفی شما را پر کنه.
✔️سلیقه ی مشابه داشتن خوبه. ولی فلان مفهوم عمیقی که شما از فلان فیلم میگیرید، فلان حس خاصی که از طبیعت میگیرید، فلان لذت خاصی که از عرفان میبرید، قرار نیست توسط همسر شما هم درک بشه.
تنهایی فلسفی جزئی از فردیت شماست و همین تنهایی شما رو بعنوان یک شخص خاص از تمام عالم متمایز میکنه.
✔️ممکنه افرادی باشند که شریک عاطفیشون از نظر فلسفی هم بهشون نزدیک باشه (که دیگه خوشا به حالشون) ولی مراقب باشید که گاهی بهتر است سعی نکرد با کسی که از نظر فلسفی به ما نزدیکه رابطه ی عاطفی برقرار کرد زیرا این نزدیکی به اشتباه تعمیم داده میشه به نزدیکی های عاطفی و درست از همین نقطه است که خیلی ها گزیده می شوند.
✔️برای رابطه ی عاطفی ملاکها متفاوته… برای رابطه ی عاطفی خوب داشتن، دنبال فلسفه نگرد. دنبال ملاکهای رابطه ی بین یک مرد و یک زن بگرد.
✔️نباید همه ی زندگی خودت رو در رابطه تعریف کنی… هنر، سرگرمی، دوستان دیگه، مطالعه، و … خیلی چیزهای شخصی دیگه در رابطه باید داشته باشی. سرمایه گذاری تمام زندگیت روی طرف مقابلت، بار سنگینی به دوشش میندازه و ممکنه فراریش بده.
✔️قبل از اینکه بخوای حال طرف مقابلت رو خوب کنی، حال خودت رو خوب کن. خوشحال کردن بقیه وقتی معنا داره که خودمون خوشحال باشیم. خوشحالیای که فقط وابسته به خوشحال بودن بقیه باشه خطرناکه.
✍️ این متن، دستنوشتهی یکی از دانشجویان دکتر شیری است.