امتیاز مطلب
نور ديدگانم؛
مردم زمان زيادى را تلف میكنند به اميد ” لحظه درست” انجام يك كار؛
آوازى را كه بايد با همون صداى متوسطت بخوانى، بخوان
زندگى مسابقه ايكس فاكتور نيست و بقيه هم همايون شجريان نيستند.
تو لياقت دارى چهچهه بزنى و از ته دل خوشحال باشى كه صدايى در سينهات دارى
و رويايى در سر.
دستى را كه بايد گرم در دستانت بگيرى، امروز بفشار.
عزيزكم؛ كجا تضمينى دارد انسان در زمين كه فردا دستان خودش و محبوبش سرد نگردند؟
قشنگ روزگارم،
اگر عذرخواهى درستت را امروز كنى، انسان عظيمترى میگردى؛ معلوم نيست فردا دير نباشد.
اميدوارم تا روزى كه اين نوشتهها را میخوانى، قدرى رنج سالم كشيده باشى كه ارزش اين كلمات را بفهمى.
ما تو را طورى بزرگ نمیكنيم كه دردهاى زندگى را نفهمى.
سرور جانم
درد بیدردى دوايش آتش است.