دلنوشته: تولد

امتیاز مطلب

من از اونایی بودم که تو بچگیم فکر میکردم خیلی زود میمیرم، نمیدونم هم چرا🤔، بنابراین هر چی بالای بیست سال را دیدم حکماً برام معجزه است 🐎🐎چه برسه به چهل و هشت سال از خدا عمر گرفتن👌
اگر میخواهید بدانید. یهترین لحظات زندگی من در جوانیم کجاها بوده ( حالا اوناییکه قابل نشون دادنه😁) ، همین الان عکس های بعدی این پست را ببینید، از اون مو‌نوپاد در دست گرفتنم با کت شلوار وسط دانشجوها بفهمید چه ذوقی پروردگار به دلهامون چشانید و چگونه دهه چهارم را طی کردم
میانسالیم به لطف اساتید و شاگردانم، بسیار زیباتر از جوانیم شد و عوالم درونی ام را با چیزی عوض نمیکنم.
روزهای سخت هم داشته ام که درست بوده؛ روزهای تلخ هم داشته ام که ناسپاسی و حسادت و دشمنی دیده ام و زندگی به نیکی به من آموخته که رنجها را میتوان کیمیاگری کرد و آدم بهتری شد ؛ من راضیم.
سپاسگزار پروردگارم که هزاران برابر بیشتر از لیاقتم به من زیبایی جهان و مردمانش را نشان داد .
آرزومندم از محضر پروردگار که لیاقت دهد سرور و سلامتی و سرخوشی و توانگری را در زندگی شما مردم نازنین بیفزایم
دلتان گرم،
دستتان پر،
و سرتان سرمست باد
علیرضا

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

تولد علی رضا شیری

مطالب مرتبط