از پهلوان بروسلی و جت لی و برادر ارزشیمون جکی جان رسیدید به این نقطه از فرهنگ؟ اینهمه تمدن و فرهنگ و صنعت و تکنولوژی شما را رسوند به اینکه تا ملت سرفه میکنند شما سریع میفرمایید بره رکوع و سجده و شما دست به شیلنگ آزمایش؟ این بود پیشگیریتون نامردها؟
الان جواب شما به درد «روحی» مشتاقان فرهنگ چهارهزار ساله چین، ژل لیدوکایبن است بیادبا؟
میخواستید انتقام از یاکوزاها بگیرید خیلی شیک و مجلسی؟
در ثانی،
ما اومده بودیم شانگهای دومتر پارچه چادری دوببر بخریم ازتون واسه عفت و امنیت خودمون، نگو شما نیت دیگه داشتید، تف به مال دنیا!
تا این قضیه روشن نشود، ما آروم نمیگیگیریم،
وارد مذاکره با ۵+۱ هم نمیشیم، مگر اینکه چین نیت واقعی خود را از مذاکرات معلوم کند، بازم به مرام اروپاییها؛ نهایتا پول و نفت و گاز ما را میخواهند،
چین، دست روی اصول گذاشته و نمیداند ما هم هشیاریم، هم این تکنولوژی را به شکل بومی داریم😉
من الله توفیق،
الحقیر، دخو علیرضا
———————
پ ن: “دخو” یعنی چی؟
مرحوم دهخدا (میرزا علیاکبر خان قزوینی) – نویسنده لغتنامه مشهور فارسی، اهل قزوین بود و قلم تندی علیه استبداد قاجار در روزنامه صور اسرافیل داشت، او ستون چرند و پرند را با نام مستعار “دخو” امضا میکرد.
دخو مخفف کلمه دهخدا است، خطابی برای مردم سادهدل در قزوین، زادگاه پدر و اجداد نویسنده
پ ن ۲:
جامعه ما نسبتا عصبی است، طنز موجب میشود رنج روزگار را بتوانیم راحت تر تحمل کنیم، هر کسی پای صحبت من بوده باشد میداند که چقدر اهل شوخی و خنده هستم زیرا مباحثی را برای مردم میگویم (سایه، تله) که اکثرا سخت و دردآور است و اگر کمی تلطیف کلام نباشد، موجب ملال و رنجش در شنونده میشود؛ طعنه بعضیها را هم خواندم که منبر اخلاق رفتند و میگذارم به حساب عدم درک طنز و نه چیز دیگر؛
کسی که این صفحه را میخواند و احساس میکند حرمتها و اخلاقش ویران میشود، یا معتقد است نگارنده یک ویرانگر است، بحمدالله چنار نیست، میتواند به جای زحمت نصیحتهای معلم پرورشی طور به بنده، این صفحه آلوده را دنبال نکند؛ و برای من احقر و خوانندگان وفادارم هم از خدای متعال تقاضای مغفرت کند
سمع الله لمن حمده، الله اکبر