میبينه من الان سرشلوغم و نمیرسم به سوالات، دايركت میفرسته سوالش را خب چرا خودت شانست را میكاهى؟
بايد بشينه پاى مطالعه اش، پروژه اش… میره اينستاگرام گردى؛
هزينه میكنه میره باشگاه، به جاى يك ساعت تمرين كامل چهار بار موبايل چك میكنه، موقع انجام تمرينات میره تو افكار و هپروت؛
رژيم میگيره خير سرش ولى ناخونكهاى بيخودش به همه چيز، حجمش زياد نيست ولى میبينى روزى ٩٠٠ كالرى ميشه
تله شكست اينه؛ تو به خودت میبازى بيشتر نه واقعيت بيرونى؛
همين الان به جاى اينكه فكر كنه چه فرصتهاى كار خوب و خدمات خوب هست، از صبح ميفته به حرص خوردن و نق و ناله؛
آقا وضع بده،
من بدجور میفهمم ناامنى اقتصادى و فساد ادارى چه میكنه با آدم و خانواده و جامعه،
خیلی از اندوختههای سال ها كاركردنم را ظرف ده ماه گذشته از دست دادم به خاطر نبودم تو كشور و تمركزم روى درس و كتاب و ادامه تحصيل و سه برابر شدن هزينه زندگى و دانشكده ها و …ولى نه تنها ۴۴ سالگيم را نمیگذارم اين فجايع بيرونى غارت كنند بلكه راههايى میيابم هم حال خودم را خوب نگه دارم هم به حال بد مردم دامن نزنم، كمكى كنم، به تاريكى فقط فحش ندهم، يه شمعى هم روشن كنم.
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram
مطالب مرتبط
۴ آذر ۱۴۰۳
گوش نیوش: سفر کردم که از یادم بری
۱۳ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: مثل زهرا باشید که ذوقش را جدی گرفت
۱۲ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: کودکان و اخبار جنگ
۴ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: دزدگیر
۲۶ مهر ۱۴۰۳
گوش نیوش: زندگی جنسی جهنمی
۲۱ مهر ۱۴۰۳
گوش نیوش: قلاب
مطالب مرتبط
- ۱۵ تیر ۱۳۹۹
- نوشته های دکتر شیری
- بدون نظر
۴ آذر ۱۴۰۳
گوش نیوش: سفر کردم که از یادم بری
۱۳ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: مثل زهرا باشید که ذوقش را جدی گرفت
۱۲ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: کودکان و اخبار جنگ
۴ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: دزدگیر
۲۶ مهر ۱۴۰۳
گوش نیوش: زندگی جنسی جهنمی
۲۱ مهر ۱۴۰۳