با یک مرد زن دار رابطه دارم!

امتیاز مطلب

هزار بار گفتم نمی خوام من باعث خیانت تو به خانومت بشم (بالاخره همین رابطه ی پنهانی یه جور خیانته). ولی بهش وابسته شدم! پانزده ماه از زندگیمو باهاش گذروندم. بخاطر تنهاییم. اعتماد به نفس کمم، اما الان بهش وابسته شدم.
دکتر میشه بهم بگید چطور ازش دل بکنم. با اینکه بهش گفتم برو ولی طاقت دوریشو ندارم.
هیچوقتم بهم نگفته چرا با اینکه زن داره بامن ارتباط برقرار کرده؟
با اینکه یک سال هم با خانومش دوست بوده و بعد ازدواج کردن، ولی با این حال حتی زمان عقدش باهام بود.
خواهش می کنم میشه بگید چرا؟
خواهش میکنم حتی اگر دلیلش رو نمی خواید بگید بهم بگید چطور احساسم رو کنترل کنم؟

پاسخ دکتر شیری:

شما خودتون را تو بد مخمصه ای انداخته اید! بدتر اینه که برای رهایی از این مخمصه دنبال دلیل هم میگردید. اینکه چرا ایشون داره خیانت میکنه دهها دلیل میتونه داشته باشه که دونستنش چه فرقی برای تو داره؟

اگر یه نفر سیاه سرفه گرفته باشه و بیاد تو را بغل کنه، دیگه فرقی نداره از کی گرفته یا چرا گرفته، چون تو مبتلا داری میشی و این فعلا مهمترین چیزیست که باید حواست بهش باشه: سلامتیت!

الان سلامت روان تو در خطر است. نفر دوم یه رابطه هستی، رابطه ای که اون آدم هرگز همسرش را به خاطر تو رها نخواهد کرد. چون مردان در این زمینه تعارف ندارند و اگر کسی را میخواستند میگرفتندش یا زنشون را زود میفرستادند خونه باباش!

گاهی اوقات علت خیانت تنوع طلبی است.

گاهی بخشهای زندگی نکرده مرد است هنگام ازدواج که با ازدواج میخواهد به هر قیمتی شده زود انجامشون بده.

گاهی عقده ای شدن است و ترس از پایان فرصتهای عشق و حال با ازدواج که همه ناشی از عدم شناخت ازدواج است. این مردان معمولا دلایلی برای خیانت خود می آورند. همیشه زنانشون سرد هستند. همیشه به خاطر والدینشون ازدواج کرده اند! من مردی زن طلاق داده و دوباره ازدواج کرده میشناختم که سراغ زنان شوهر دار میرفت و میگفت من باید آگاهشون کنم که گیر گرگ نیافتند تو این جامعه.

خائن خیالش از خونه اش راحته که میره دنبال این مسائل. معمولا نیز مسائل حل نشده ای تو اون زندگی هست، مثل خشم اعلام نشده، دلخوری های ریشه کرده، که با بحث خیانت برای همیشه میره تو لایه های زیرین روان و عملا میشه یک هیولا چند وقت بعد سرمیزنه بیرون!

بنابراین، دختر خوب! تو عامل اعتماد به نفس مردی هستی که زندگی سردی داره با همسرش!

خب چه کاریه دختر خوب؟ میخوای لذت ببری چرا اینطوری؟ حالا سوال مهمتری که میبایست میپرسیدی این بود که چرا خودت تو این رابطه گیر کرده ای؟

۱- ممکنه خودت پدری دور از دسترس داشته باشی و بخوایی اینطوری تلافی غیر مستقیم کنی (کتاب زنان شیفته را توصیه میکنم بخونی).

۲- انتقام از زنانی دیگر و اثبات شایستگی های خودت. خودی که ممکنه دیده نشده باشه.

۳- مرد خائن گیر نیست رو آدم و بدرد زنانی میخورد که دنبال استقلال هم هستند تو رابطه و مثلا یه رابطه گندِ گیر قبلا داشته اند.

اون آقا باید بره مسائل خودش را حل کنه و شما را به چشم زنگ تفریح یا حل المسائل روحی، نبینه. باید یک مرد باشه تو زندگیت که تو را به عنوان یک بانو ببینه.

از این رابطه زمانی حسهاتون را  میتونید بکشید بیرون که اول فیزیکتون و وقتتون و حضورتون را بکشید بیرون. کم کم ذهنتون نیز تخلیه میشه.
خطر بزرگی که شما را تهدید میکنه اینه که بعدا به احدی نتونید اعتماد کنید و هر کسی بهتون ابراز محبت کرد فکر کنید ممکنه به یکی دیگه نیز داره همین محبت ها را میده.
رها کنید…
ای دوست شکر بهتر یا آنکه شکر سازد
خوبی قمر بهتر یا آنکه قمر سازد
بگذار شکرها را بگذار قمرها را
او چیز دگر داند او چیز دگر سازد

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

با یک مرد متاهل رابطه دارم

مطالب مرتبط