عاشق پیرانه سر؛
میرود و میرود
و من تماما حیرتم
پ ن بعد از متن:
کاشک اگر عمری مانده بتوانم احوال مردمان بیشتری را خرسند کنم،
بار غم بیشتری از دوشی بردارم،
خوشاخلاقتر بشوم و رذیلتهایم را زودتر بکاهم،
تو جشنهای بیشتری از دانشجویانم شرکت کنم و هدیه عروس داماد بدهم،
مدیر بهتری برای همکارانم بشوم،
اگر مظلومی صدایش میلرزد، من بشوم بلندگویش،
درگیر کف و سوت و فحش و فضیحت مردمان نشوم اگر بناست کاری درست اقامه کنم،
دعا میکنم “دروغ و خشکسالی و تزویر” به همت همه ما از این سرزمین رخت بر ببندد.
و کودکان کار، صاحبان کار و کسب بشوند و
هیچ رومینایی پرپر نشود،
هیچ کولبری قامتش خم و جانش ستانده نشود،
هیچ خبر تحریم جدیدی تن مردم را نلرزاند و صلح و آرامش و ثروت همه اقوام این دیار را در برگیرد،
من از رسول (ص) آموختهام
که خداوند کارهای بزرگ را خوش میدارد «ان الله یحب معالی الامور»
خدایا کمکمان کن حقیر نیندیشیم،
و نزییم.
مخلص،
علیرضا