داستان فيلم درباره يك رابطه طول كشيده است كه يك مرد نسبتا وسواسى با يك زن معمولى دارد و انگار میفهميم يك نارضايتى اون زيرزيرا وجود داره
مرد علاقه مند به يك خواننده (تاكر) است كه در اوج موفقيتش غيبش زده و منتظران را به لب آمده نفس!!! او وبلاگى را اداره میكند با كلى خواننده علاقه مند ديگه كه عملا فن پيج طرف است.
مرد داستان كم كم با يكى از همكاران آموزشى خود در دانشكده، فضاى مانوس ترى میيابد تا درباره علاقه منديهايشان، از جمله خواننده مزبور، صحبت كنند كه به يك لغزش ختم میشود و رابطه اصليه ميره رو هوا😳
دختر خانم مغبون عصبى كامنت تندى درباره خواننده معلوم الحال میگذارد كه از قضا توسط خود او ديده میشود واو بعد سالها وارد ارتباط اينترنتى با خانم میشود كه ختم به ديدارشان میشود!
او در اين سالها درگير روابط زناشويى متعدد، اعتياد به الکل و مواد بوده و الان از زنان مختلف در جمع چهار بچه دارد !
سوژه ارتباط مردى ديونيسوسى كه سر براه شده و زنى آتنايى كه طراوت زندگيش را گم كرده، بسيار جالب است،
ديالوگها جالبند بخصوص زمانيكه مرد هوادار متوجه میشود دوست دختر سابقش رسما وارد رابطه با اسطوره زندگى او شده است و چون سالها در تقديس اين خواننده كوشيده، واقعيت او و ترانه هايش را نميتواند قبول كند و عليرغم توضيحات خود خواننده عملا بهش میفهماند كه غلط زيادى نكن ! … زيادى هم نخور!
اين تعصب حماقت بار در برابر خود واقعيت ، ترسناك ترين بخش فيلم بود كه به شکل طنز تلخ ديده میشود.
ارزش ديدن دارد ؟
نمیدونم، براى من جالب بود اما شاهكار نبود و البته كه من شخصا اين اتان هاوك را دوست دارم و بیتاثير نيست در قضاوتم 😉
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram
مطالب مرتبط
۴ آذر ۱۴۰۳
گوش نیوش: سفر کردم که از یادم بری
۱۳ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: مثل زهرا باشید که ذوقش را جدی گرفت
۱۲ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: کودکان و اخبار جنگ
۴ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: دزدگیر
۲۶ مهر ۱۴۰۳
گوش نیوش: زندگی جنسی جهنمی
۲۱ مهر ۱۴۰۳
گوش نیوش: قلاب
مطالب مرتبط
- ۶ بهمن ۱۳۹۷
- فیلم و کتاب
- بدون نظر
۴ آذر ۱۴۰۳
گوش نیوش: سفر کردم که از یادم بری
۱۳ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: مثل زهرا باشید که ذوقش را جدی گرفت
۱۲ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: کودکان و اخبار جنگ
۴ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: دزدگیر
۲۶ مهر ۱۴۰۳
گوش نیوش: زندگی جنسی جهنمی
۲۱ مهر ۱۴۰۳