I-tonya فیلمی است که هر پدر و مادری که زیاد دعوا میکنند یا قصد طلاق دارند ، لازم است ببینند، هرکسی که تله بی ارزشی دارد و بزرگ شده یک خانه پر از دعوا و کتک بوده ، لازم دارد این فیلم را ببیند تا به خودش کمک کند.
فیلم من، تانیا محصول ۲۰۱۷ است با کمدی تلخ که شبیه مستند ساخته شده است یعنی ظاهرش مستند است و مصاحبه دارد و خیلی این حس بهت دست میدهد که داری مستند واقعی میبینی ولی بازیگران حرفه ای دارند این داستان را مستند گونه روایت میکنند ، به این شیوه میگویند mockumentary-style
داستان فیلم : داستان لو میرود در ادامه
نکته اول : خانه بدعملکرد malfunctional home
فیلم با چهارسالگی تانیا هاردینگ Tonya Harding شروع میشود که یکی از بهترین زنان اسکیت روی یخ جهان و شرکت کننده المپیک است ، محل باشگاهی است که یک مربی اسکیت از قبول او به عنوان شاگرد سرباز میزند. همه کودکی او مملو از فشار و ترک شدن توسط پدر و سختگیریهای بیهوده و کتکهای مادر است که اعتقاد دارد دارد دخترش را برای زندگی سخت آینده اش آماده میکند.
- کودکی که کتک میخورد، در رابطه عاطفی آینده خویش نیز مردی را برمیگزیند که با او بدرفتاری کند و متاسفانه کتکش میزند ، خیلی عادی .( ازدواج افتضاحش با جف گیلولی)
- تله بی ارزشی و تله رهاشدگی و تله شکست موجب شکستهای متعدد ارتباطی و کاری میشوند.
در ادامه داستان تاثیر فقر را در انتخاب شدن یا نشدن توسط داوران مغرور اسکیت روی یخ و بی عدالتیهای فراوان در حق این دختر نوجوان را میبینیم. او برخلاف بسیاری از دختران اسکیت باز که به خانواده های مسبتا ثروتمند تعلق دارند ، حتی مجبور است لباس موقع اجرای پرفورمنس خویش در باشگاه را خودش بدوزد و این معمولی بودن و ” در قاب لاکچری نبودن” موجب میشد که بارها و بارها علیرغم شایستگی های واقعی اش ، توسط داوران انتخاب نشود، اضافه کنیم به تله شدید بی ارزشی او ، میفهمیم که هر بار چه احساس حقارت و ناشایستگی توسط اجتماع خودشیفته به او تزریق میشد و چرا باید یک دختر ۱۵ ساله قدرت مقاومت در برابر این هجمه حقیرشدگی را داشته باشد و من از این جهت فیلم را تحسین میکنم که نشان میدهد بسیاری از قضاوتهای اجتماعی بیش از آنکه تصور میشود خطرناک است.
در ادامه داستان بحث رقابت است با نانسی کریگان بر سر سهمیه المپیک. واقعیت اینست که تانیا تنها زنی است که میتواند حرکت سه گانه چرخشی با اسکیت را پشت سر هم دو بار انجام دهد و علیرغم این قابلیت واضحا تمایز دهنده هرگز نمیتواند موقعیتهای خوبی در اسکیت بدست بیاورد ، چرا ؟
- شکنندگی شدید شخصیتی در اثر تحقیرهای مادرabusive و نبود پدر و نداشتن دیسیپلین
- ترک مدرسه و محرومیت از ایجاد کلاس اجتماعی بهتر در اثر مطالعه و قطع تعلق از خانواده آسیب زا
- درگیر بودن در یک زندگی عاطفی پر از کتک و نوسان شدید عاطفی با مردی پوزیدونی عاطفی حسود که به شدت تو را دوست دارد و به شدت هم میتواند کتکت بزند و بودن با چنین فردی قطعا شما را دچار نوسانات شدید میکند که مانع از موفقیت شما در رده های بالای رقابتی میشود چه ورزشی چه علمی.
Jeff Gillooly, Harding’s lover and friend, later husband
جف شوهری بدون منطق است ، او تسخیر شده عواطف خویش است ( او سه بار ازدواج کرد در مجموع ) عواطف متجاوز یعنی هر وقت دلم خواست دوستت دارم و بهترین هیجان را با تو تجربه میکنم و هر وقت احساس خطر کردم تو را کتک میزنم یا به حریم تو تجاوز میکنم. متاسفانه جف در یک اقدام خطرناک برای اینکه به زنش کمک کند ، ترتیبی میدهد که یک نامه تهدید آمیز برای رقیب زنش ، نانسی فرستاده بشود. فرد اجیرشده به جای اینکه دقیقا همان نامه را بفرستند، با یک باتوم پلیس، پای نانسی را چند وقت مانده به رقابتهای المپیک میشکند !
و این داستان توسط FBI کشف میشود و پیگیری دادگاهی کار به بعد از المپیک زمستانی ۱۹۹۴ محول میشود. در این مسابقات ، خوشبختانه نانسی به مسابقه میرسد و مدال نقره المپیک را اخذ میکند و تانیا هم به مقام هشتم المپیک میرسد و بعد از المپیک، محکوم به جریمه نقدی به خاطر اطلاع داشتن از ارسال نامه تهدید آمیز و محرومیت مادام العمر از اسکیت روی یخ میشود . حکمی سنگین که مثل حبس ابد برای او بود.
در اینجاست که میبینیم که فرد دارای تله روانی حتی اگر خودش هم اشتباه نکند ، گرفتار اشتباهات اطرافیانی میشود که به خاطر تله های روانی او دورش جمع شده اند. متاسفانه جامعه و قانون بیرحم تر از آنی هستند که به قصه های تلخ ما گوش بکنند و ما را قربانی کامل میکنند.
- کاراکتر اصلی این فیلم مادر تانیا LaVona Golden است که اتفاقا موجب اخذ اسکار بهترین بازیگر نقش دوم Best Supporting Actress برای Allison Janney شد
زنی بهم ریخته ، به تعبیر جان سنفورد در کتاب یار پنهان ، زن تسخیر شده آنیموس که تلخ است و گزنده و حسهای مبهم تجربه میکند . او شخصا زنی بازنده است که زندگی نزیسته خویش را با فشار و سوء استفاده از دخترش میخواهد ، محقق کند و وقتی دخترش بالاخره از او فاصله میگیرد – و گیر هیولایی بدتر به اسم شوهر می افتد – تمام قصدش اینست که این دختر در زندگیش شکست بخورد. او شش بار ازدواج کرد و گرفتار سیگار و الکل بود و نفرین خودش را بر دخترش کپی کرد. فرند مادر خودشیفته بودن یکی از مصیبتهایی زندگی است و میلیونها زن و دختر و پسر در دنیا ، سالها درمان و خودکاوی میکنند تا از سم چنین مادری ، سم زدایی بشوند. مادران خودشیفته و abusive تمام فردیت فرزند خویش را به شکلی که میخواهند هدایت میکنند و از کتک، تحقیر و خرد کردن شخصیت فرزندشان در موقعیتهای مختلف ؛ بچه، نوجوان ، جوان ، زن بالغ و حتی مادر جوان شده ابایی ندارند!
امیدوارم فرصتی شود و مطالبی دقیق تر برای شفای زنانگی در این زمینه تهیه کنم ( اگر متقاضی داشته باشد)
- Shawn Eckardt کاراکتر اسکیزوئید
یکی از کاراکترهای بسیار بحث برانگیز این فیلم شاون است. او دوست جف، شوهر تانیا است که خود را بادیگارد تانیا معرفی میکند. چنین مردانی اکثرا در دنیای خیالی و اسکیزوئید خویش به سر میبرند تا دنیای واقعی. در صحنه ای از مصاحبه با او ، خودش را بادیگارد ، مغز متفکر عملیات ضد تروریسم ، نیروی ویژه عملیاتی پلیس و ارتش معرفی میکند و وقتی مصاحبه گر از او مدرک میخواهد ، اشاره میکند که مشخصاتش در یک مجله گردشگری (!) سالها قبل منتشر شده است. اینجا علامت مشهور اسکیزوفرنیا یعنی گسستگی افکار و اندیشه های بزرگنمایانه شاون هویدا میشود و البته او در سن بالای خویش همچنان نزد خانواده خویش و در میان فیلمها و گیمهای کامپیوتری خویش وول میزند که میتواند هذیانهای خویش را طوری نگه دارد که به بستری شدن در بیمارستان ختم نشود. او ۱۸ ماه به خاطر طراحی عملیات ضد نانسی به زندان افتاد و بعد زندان اسمش را تغییر داد به Brian Griffith ولی در چهل سالگی به طور ناگهانی مرد.
فیلم زیر شخصیتهای واقعی داستان را نمایش میدهد ، شما در ثانیه ۳۰ به بعد متوجه عمق اختلال grandiosityخودبزرگ بینی هذیانی شاون میشوید که در حد یک تشخیص قطعی واضح است ( اختلال شخصیت اسکیزوئید )
تصویر سمت راست شخصیت واقعی تانیا هاردینگ و تصویر سمت چپ Margot Robbie بازیگر استرالیایی نقش تانیا
در معرفی فیلمها سعی میکنم نکاتی را که از روانشناسی شخصیت بلدم با زبان فیلمها برایتان بنویسم، ممنونم از همراهیتان