نوشته دکتر شیری درباره شفای زنانگی

امتیاز مطلب

چطوره حالت؟
-خوبم، شما چطوريد؟ خيلى وقته بى خبريم از شما
-خوابت را ديدم؛ در خواب از چشمانت عكس گرفتم؛ نشانت دادم و گفتم اين چشمها كم فروغ شده؛ مدتيست برق نداره ؛ من الكى خواب نميبينم؛ چته؟
-از كجا ميفهميد…😔
-نميدانم، فقط ميدانم كه زود قيد زندگى و عشق را در زندگيت زدى، نبايست براى يك الدنگ يكسال و نيم از همه عالم خشم ميگرفتى؛
و كز كنى و غصه بخورى،
اينهمه زندگى نزيسته،
آغوش نگرفته،

هفتاد سالت نيست كه تريپ زن دست شسته از دنيا گرفته اى؛
كى گفته خدا اين سرنوشت را برايت خواسته؟
خير ! اينها وراجيهاى ابليس است نه پروردگار رحمان؛
عاشق شو،
شعر بخوان از حميد مصدق،
“قشنگ ترين پيرهنتو تنت كن”
“تاج سر سروريتو سرت كن “
هر زنى كه پيراهن سرخ ميپوشد انگارى
به ” نااميدى” اعلان جنگ ميدهد،
صداى موسيقى را بالا ببر
” دیوانه و دیوانه و دیوانه و مستم
غیر از تو و غیر از تو کسی را نپرستم
دل دست تو و مست تو و بسته به جانم
از عشقت حیرانم”
تو محكوم به تنهايى نيستى؛
در تنهاييت لذت بساز،
بهترين شيرينى را بپز و دوستان دلى ات را دعوت كن و از ته دل بخنديد و ترانه بخوانيد؛
گردگيرى كن خانه دلت را،
تو را براى بهتر از اين حال آفريد….

-همه اينها را در خواب ديديد؟
– مهم نيست، مهم اينه كه درسته وگرنه صدايت از بغض نميلرزيد…خدانگهدار!

…بوق ممتد…..
————
منتظر اين تماسى؟ فرض كن اين داستان خيالى است اما حرفهايش تخيلى نيست
بسم الله،
اعلان جنگ بده به نااميدى
#شفاى_زنانگى

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

شفای زنانگی

مطالب مرتبط