مهارت خوب گوش دادن

امتیاز مطلب

یکی از راه­هاي ارتباط گرفتن موثر با دیگران مهارت خوب گوش کردن است که درست بفهمیم به ما چه مي­گویند در اولین جلسه خواستگاری کسی برنده است که بیشتر گوش می­کند

شنیدن یا گوش دادن؟ دومی را تمرین کنید!

خوب گوش کردن موثر یکی از سخت­ترین بخش­های یک ارتباط قوی است. گوش کردن یک رفتار است که با شنیدن متفاوت است. مهارت گوش کردن ایجاد صمیمیتمی­کند و لازم است ما در طول روز با افراد معدودی صمیمی شویم. پس بايد مهارت خوب گوش کردن را برای آن دفعاتِ به خصوص، ياد بگیریم. بنابراين اگر آن­قدر سر و زبان ندارید که برای جذب بهتر دیگران به کار بگیرید، می­توانید با گوش دادن مؤثر بهحرف­های دیگران ارتباط بهتری با آنها برقرار کنید. مؤثر گوش کردن یا ACTIVE LISTENING راز موفقیتخیلی­هاست. در گوش کردن واقعی یکی از این اتفاقات مي ­افتد؛ درک یک نفر، لذت بردن از مصاحبت با کسی، فراگرفتن یک مطلب، دلداری دادن یا کمک کردن به دیگری؛ اما در گوش کردن نمایشی، خطاهایی به وجود مي­ آیند.

نمایشی گوش بدهید، لو می­روید

در گوش کردن واقعی یکی از این اتفاقاتمی­افتد: درک یک نفر، لذت بردن از مصاحبت با کسی، فراگرفتن یک مطلب، دلداری دادن یا کمک کردن به دیگری؛ اما در گوش کردن نمایشی، خطاهایی به وجود می­ آید که مهم­ترین­هایش را اینجا آورده ­ایم:

  • مقایسه: شما وقتی به حرف­های کسی گوش می­دهید ، در همان حین دائم در حال مقایسه وضعیت­هایی مشابه وضعیتی که طرف مقابل برای شما تعریف می­کند هستید. در این صورت گرفتار خطای مقایسه شده و از گوش کردن واقعی فاصله گرفته­ اید. در این مورد شما دائم از خود می پرسید «اگر من در این وضعیت بودم چه کاری انجام می دادم» و ذهن شما درگیر پاسخگویی به سوال خودتان خواهد شد و نه حرف­های شخص مقابل.
  • ذهن­خوانی: در این مورد شما بیشتر به حواشی موضوعی که طرف مقابل در حال بیان آن است فکر می­کنید. به طور مثال ممکن است از او درخواستی کرده باشید و او هم درخواست شما را رد کرده باشد و بخواهد برای نپذیرفتن درخواست شما دلیل خود را بیان کند اما ذهن شما به جای اینکه متوجه حرف­های او باشد، به سراغ دلایلی می­رود که اصلا مدنظر او نبوده. مثل اینکه: «شرط می­بندم چون من قیافه خوبی ندارم، او درخواست مرا رد کرد. » ذهن­خوانی خطایی است که بیشتر متوجه افراد باهوش، برونگرا و اهل صحبت است.
  • تمرین حرف­های خود: در این مورد ذهن شما معطوف به آماده کردن جواب­ها و حرفه­ای بعدی­تان است. در ظاهر وانمود می­کنید که در حال گوش کردن هستید اما در اصل در ذهن شما گفت­گوی دیگری در جریان است؛ به این صورت که او الان این را می­گوید، بعد من این جواب را می­دهم و همین­طور این گفت­وگو در درون شما ادامه دارد.
  • پالایش و فیلتر: در این مورد ذهن شما فقط متوجه برخی حرف­ها و نکته­ هاست و زمانی که آن نکته­ ها توسط طرف مقابل بیان شد و خیال شما از بابت موضوعی که گمان می­کردید مساله اصلی شما یا گوینده است راحت شد، به سادگی ذهن شما از ماجرا دور شده و سرگرم مسائل خود می­شود. این خطای گوش کردن در گفتگوهای عاطفی بیشتر اتفاق می­افتد؛ برای مثال همسر شما ناراحت است و در حال بیان دلیل ناراحتی­اش است. اگر شما بعد از اینکه خیالتان از بابت اینکه دلیل ناراحتی او شما نیستید، راحت شد از شنوندگی­تان کاسته شود و ذهنتان معطوف به کارهای شخصی خودتان شود، گرفتار این خطا شده­اید.
  • قضاوت کردن:وقتی شما از همان ابتدای صحبت­های گوینده در ذهنتان به او انگی بچسبانید، دیگر متوجه حرف­های او نخواهید بود و توجه کافی را به صحبت­هایش نخواهید داشت. بهتر است حرف­های او را تا آخر گوش بدهید و در انتها در مورد حرف­هایش قضاوت کنید.
  • مجادله و حمله: بعضی­ها از همان ابتدا به دنبال پیدا کردن نکات و موضوعاتی در صحبت­های گوینده هستند که بتوانند با آن مخالفت کنند و سر آن جروبحث راه بیندازند. نتیجه هم کاملا واضح است. شخص مقابل متوجه می­شود که حرف­های او کامل شنیده نشده و از این موضوع ناراضی است.
  • رویا­پردازی: با شنیدن یک کلمه از طرف مقابل به سراغ وقایعی مشابه در گذشته که برای شما هم اتفاق افتاده می­روید و همین طور در خیالات سر می­کنید بدون آنکه حرف­های طرف مقابل را گوش کرده باشید.
  • پند دادن: خطایی که بیشتر متوجه بزرگ­ترهاست. فرزند شما می­خواهد جریانی را برایتان تعریف کند، هنوز چند جمله بیشتر از دهانش خارج نشده که با پندها و اندرزهای شما روبه­ رو می­شود. شاید شما به ظاهر حرف­های او را شنیده باشید و به زعم خودتان با فرو کردن نصیحت­هایتان به گوش او، بزرگ­ترین خدمت­ها را به او کرده باشید اما نکته مهم اینجاست که او حس خوب «شنیده شدن» را دریافت نکرده و شاید شما نکته مهم حرف­های او را نشنیده باشید.

چطور مؤثر گوش کنیم

گوش کردن مؤثر و فعال یا خوب گوش کردن  3 مرحله دارد: مقدماتی، حرفه­ای و پیشرفته.

مقدماتی

نکته اول: سعی کنید حواستان به دنبال مسائل جنبی نرود.

نکته دوم: گاهی از صحبت­های شخص گوینده یادداشت بردارید؛ مخصوصا اگر او آدم مهمی است مثل مدیرتان، او از این کار شما لذت خواهد برد.

نکته سوم: عبارات او را بازسازی کنید. مثلا بگویید: «من درست فهمیدم؟ منظور شما این بود که…» مردم از اینکه قسمتی از حرف­هایشان را از دهان شما بشنوند، لذت خواهند برد. البته اگر این کار در یک گفت­گو بیش از یکی دو بار تکرار شود، شاید حوصله طرف مقابل را سر ببرد. بازسازی عبارت­ها باعث مهار عصبانیت و اصلاح سوءبرداشت­هامی­شود و به حافظه شما کمک می­کند.

حرفه­ ای

با سوال کردن به موقع و توضیح­خواهی از طرف مقابل به طور فعال­تری وارد بحث میشوید و با پرسیدنسوال­های مرتبط، به گوینده این حس را القا می­کنید که به گوش دادن حرف­های او علاقه­ مندید. سوال کردن دو نوع است :انتهای باز و انتهای بسته. سوالات انتهای باز به نحوی است که شخص مقابل می­تواند در مورد آن توضیح بدهد و در نتیجهگفت­گومی­تواند طولانی شود. سوال انتهای باز مثلا اینکه بپرسید «رستوران چطور بود؟» و سوال انتهای بسته مثل اینکه بپرسید «رستوران را دوست داشتی؟» پس اگر او با جواب کوتاه بله یا نه، جواب بدهد باید به سراغ موضوع دیگری برای صحبت بروید.سوالات شفاف کننده هم بكنيد. سوالی بكنيد که عقیده و تحلیل خود شخص را از طریق جواب آنها دریابید. البته لحن افراد موقع پرسش کردن باید جدی و بالغ باشد. در مواردی که برای شما ابهامی وجود دارد اینگونه سوالکنید: «می­شود بیشتر توضیح بدهی؟» یا «مایلم منظورت را بهتر بفهمم».

پیشرفته

به همه نکات دقت کنید؛ لحن صدا و زبان بدن گوینده و خودتان. حالا که با دقت بهحرف­های او گوش داده و از او توضیح خواسته­ اید، زمانی است کهمی­توانید موقعیت فضای احساسی را فراهم کنید؛ یعنی درباره واکنش­هایتان صحبت کنید. درباره آنچه حس کرده­اید با او صحبت کنید، بدون اینکه بخواهید او را قضاوت کنید. بازخورد به شخص مقابل کمک می­کند تا بفهمد در انتقال افکار و احساسات درونی­اش به شما موفق بوده یا نه. این نکته را هم در نظر بگیرید که بازخورد باید فوری، صادقانه و حمایت­گرانه باشد. برای مثال جمله «احساس می­کنم چیزهایی هست که به من نگفته­ای» حمایت­گرانه­تر است نسبت به جمله «تو داری چیزی را از من پنهان می­کنی»

_____________

پنج مثالپنج نکته

حرف نزن، گوش بده!

  1. در جلسۀ خواستگاری یکی از طرفین به دیگری می­گوید: «دوست دارم همسرم اهل خدا و پیغمبر باشد.» این جمله، ابهام دارد؛ چرا که اهل خدا و پیغمبر بودن برای هر کسی مفهومی دارد. شخص مورد سؤال برای اینکه قضیه برایش روشن شود خوب است که از طرف مقابل با لحن بالغ و جدی بپرسد: «به نظر شما چه کسی اهل خدا و پیغمبر است؟»
  2. یک تکنیک ارتباطی در فروش یا ارتباط این است که آدم­ها را از نقش­هایشان تفکیک کنید. برای مثال بپرسید: «از نظر شما به عنوان آقای فلان و نه مهندس فلان، پیشنهاد ما اینقدر زیاد است؟ » یا بین یک زن و شوهر چنین حرفی زده شود که: «تو اگر زن من نبودی و یک زن دیگر بودی، این حرفی که من زدم اینقدر عجیب بود؟» این روش تأثیر خوبی در ادامۀ مذاکره دارد.
  3. گفتگوهای خطرناک را STOP کنید. همۀ مامی­توانیم تشخیص بدهیم که یک گفتگو کی به سمت خطرناک شدن می­رود. در همان زمان از شخص مقابل بخواهید که گفتگویتان را در روز دیگری ادامه بدهید.
  4. در یک گفتگو زمانی که خواستید نکته­ای را از لابلای سخنان گوینده به او یادآور شوید، بهتر است اینگونه شروع کنید: «من به این صورت فهمیدم، درست است؟» و نه اینکه بگویید: «تو به این صورتمی­گویی» این وضعیت، حالت گارد بیشتری ایجاد می­کند.
  5. مهارت خوب گوش کردن به طور خاص در اولین جلسات خواستگاری خیلی به کار می­آید. در اولین جلسه کسی برنده است که بیشتر گوشمی­کند. اگر کاری کنید که افراد بتوانند حرف بزنند، به آنها احساس مهم بودن دست می­دهد و شما محبوبیت بیشتری پیدامی­کنید.

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

مهارت خوب گوش دادن

مطالب مرتبط