از امید سالم تا خوش بینی های مخرب

امتیاز مطلب

بيا اين مهارت را ياد بگير و ميليارد شو دو ساله،
طرف كلى وعده و وعيد درباره آموزش ديجيتال ماركتينگ داده در حاليكه حتى نمی‌تواند ساده ترين اصول كسب و كار را خودش رعايت كند و توهم استارت آپ هم دارد! از صدها نفر پول گرفته و توهمى بيش بدان‌ها تزريق نكرده است. زبان بازى می‌كنند و فكر می‌كنند مهارت ارتباط كارى بلدند!

متاسفانه وقتى جامعه اى تله شكست داشته باشد، آدمش به هر ميانبرى دست می‌زند تا برنده بشود و لذا زرنگ بازى و توهم فروشى در آن رونق می‌گيرد.
و صنعتى پديد می‌آيد به نام خوشبختى فروشى كه افراد به دام شركتهاى هرمى و وعده هاى دروغين می‌افتند
اميد خوب است و لازم؛
اما «خوش‌بينى متوهمانه» خطرناك است و رايج!
يكى از دلايلى كه از كتاب‌هايى مثل راز و … استقبال نمی‌‌كنم اين است كه مردمان زيادى در دنيا با خواندن اين بحث‌ها به جاى تلاش دقيق‌تر، رؤياهاى وسيع‌تر پيدا می‌كنند و يكى بايد شجاعانه بگويد كه رؤياى خوب داشتن كافى نيست،
يك زمانى بهترين كتاب‌هاى انگيزشى اين كشور صرف «پرزنته» كردن ما بی‌نوايان توسط پسران و دخترانى شد كه در شبكه‌هاى هرمى می‌خواستند زيرگروه جمع كنند و ميليونرهاى چند شبه بشوند!
رابينز و مارك فيشر و كاترين پاندر و اسكاول شين و قانون جذب و … صرف شيوه‌ مسموم پول‌يابى شده بود كه البته قانون جمع‌شان كرد؛
مقايسه كنيد با استارت‌آپ‌هاى جوانانى كه زحمت می‌كشند و ماه‌ها كار می‌كنند تا رؤيايشان را خلق كنند.
من به قانون جذب معتقدم و سال‌ها روزى ١٨ ساعت هم كنار اعتقادم كار كرده‌ام! درست هم كار كرده ام بدون تزريق توهم!
تو نیز معتقدی؟
بسم الله …

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

از امید سالم تا خوشبینی های مخرب

مطالب مرتبط