وقتی این همه راه میکوبیم با ترس و لرز مترو و … میاییم اونور شهر مغازهات، سرتو از اون موبایل لعنتی بکش بیرون،
نگاهمون کن، ما خیر سرمون مشتری هستیم!
والله یه زمانی حرمت داشتیم،
مهم بودیم، کاسبهای خوشاخلاق دورمون میگشتند،
وقتی ازت جنس و کیفیت و قیمت ظرف تو ویترین را میپرسیم، نپرس: اگر مشتری هستید بیارمش ببینیدش!
اون مادرمردهای که دکان ده میلیاردیش را به توی تعطیل سپرده، دلش خوشه نیروهاش را تو کرونا به هر قیمت حفظ کرده و نمیدونه کسانی مثل تو هستند که با این رفتارهای اشتباه، آتیش میزنند به کسبوکار!
وقتی تشکر ازت میکنیم که بریم دوتا دکان دیگه را هم ببینیم، رو ترش نکن، متلک ننداز… تو اونجایی که از صد نفر مشتری دو تاش خرید کنند و اون ۹۸ تا با بدرقه گرم تو از مغازه بزنند بیرون نه با قیافه عنق منکسرهات
چی میشه صبح میزنی از تشکات بیرون به سمت کاسبی؟ «احساس» شاغل بودن یا «تمرین مفید بودن»؟
پیش هر صاحب کسبوکاری، جلسهای دارم، شکایتش اینه آدمهاش کارشون را درست انجام نمیدهند… داد میزنند شیری ما آدم نداریم کار بلد باشه یا درست کار کنه (بعد مردم میگویند در کشور بیکاریه!)
تواین ناامنی اقتصادی و سقوط ارزشمندی ریال، هر حرفهای داری، توش دقیقتر خدمت کن؛ مشتری را به این راحتی از دست نده؛
بیحوصله نباش تو درست کار کردنهات
پ ن:
وقتی نق میزنی، مشتری نیست، جنس نیست، چوب گرونه، نئوپان فلانه… بعد مخ میزنی سفارش کمد از مشتری میگیری و مینویسی شش هفته بعد تحویل؛ کابوسه که یک ماه دیرتر با فحش و فضاحت مشتری، کار را تحویلش میدی که هر بار کمده را باز میکنه داغ دلش از بد کار کردن تو تازه بشه
وقتی سفارش اینترنتی کتاب گرفتی و کتابه به شکل چاپ معیوب میرسه دست مشتری و معترض زنگ میزنه بهت؛ برای چک کردن صداقتش ازش اصولالدین نپرس لعنتی، بهش بگو معذرت میخوام چک نکردیم کیفیت کتاب را، پیک بگیر با هزینه خودت، نسخه تمیز بفرست براش و زنگ بزن بعد از تحویل کتاب و ازش دوباره دلجویی کن
اشتراک گذاری
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram
مطالب مرتبط
۴ آذر ۱۴۰۳
گوش نیوش: سفر کردم که از یادم بری
۱۳ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: مثل زهرا باشید که ذوقش را جدی گرفت
۱۲ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: کودکان و اخبار جنگ
۴ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: دزدگیر
۲۶ مهر ۱۴۰۳
گوش نیوش: زندگی جنسی جهنمی
۲۱ مهر ۱۴۰۳
گوش نیوش: قلاب
مطالب مرتبط
- ۱۲ مهر ۱۳۹۹
- نوشته های دکتر شیری
- بدون نظر
۴ آذر ۱۴۰۳
گوش نیوش: سفر کردم که از یادم بری
۱۳ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: مثل زهرا باشید که ذوقش را جدی گرفت
۱۲ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: کودکان و اخبار جنگ
۴ آبان ۱۴۰۳
گوش نیوش: دزدگیر
۲۶ مهر ۱۴۰۳
گوش نیوش: زندگی جنسی جهنمی
۲۱ مهر ۱۴۰۳