سریال this is us را یکی از بهترین سریالهای خانوادگی سالهای اخیر یافتم. ( فصل اول را فقط دیده ام ) فارغ از جوایز متعددی که این فیلم دریافت کرده است میخواهم از چند منظر به ارزش فیلمنامه اشاره کنم زیرا من بیشتر داستان فیلم را میفهمم و زیاد سواد سینمایی ندارم که تحلیل هنری بتوانم بکنم
سریال ساخته Dan Fogelman است که کانال NBC پخش میکند. الان دنیا دارد فصل سه را سه شنبه شبها میبیند بنابراین از الان هم شروع کنید ، میتوانید ۳ تا ۱۸ قسمت ببینید
داستان فیلم چیست و چرا برایم از نظر روانشناسی مهم شد ؟ ( خطر لو رفتن داستان)
- داستان درباره یک زن و شوهر است ( جک و بتی) که دو فرزند دوقلو ( پسر کوین- دختر کیت) دارند و روز زایمان، فرزند سیاهپوستی در بیمارستان جا گذاشته میشود که این زوج به خاطر از دست دادن قل سوم بارداری خویش موقع زایمان او را به فرزندی قبول میکنند ( راندل) Kevin, Kate, and Randall خود
- مدل فیلم اینگونه است که بین گذشته ( کودکی) این سه فرزند و امروز (زندگی فعلی شان) دائم در حال رفت و آمد است. شخصیتهای دیگری نیز به خاطر ارتباط با این پنج نفر وارد داستان میشوند (پارتنرها و زن و بچه های فرزندان)
- زیبایی این فیلم از نظر من اینست که تاثیر الگوهای کودکی را در وضعیت فعلی افراد به زیبایی رصد میکند. همان چیزی که در طرحواره درمانی SCHEMA THERAPY تحت عنوان رابطه مشرب کودک و اتفاقات خانواده در وضعیت زندگی فرد، صحبت میکنیم. فرزند یک پدر الکلی بسیار مستعد است که متنفر از الکل باشد ولی در بحرانها عین پدرش رفتار کند ( جک)
- راندل پیرسون فرزند سیاه پوست این خانواده سفید پوست است. فرزندی نابغه و کمال گرا که زن و دو فرزند دختر دارد و در کار پیشبینی وضعیت هوا برای فروش محصولات کشاورزی در بورس و …میباشد. آرکتایپ غالب این مرد آپولو است. او مردی اهل خانواده و بیحاشیه است و در اجتماع رشد میکند ولی میانسالی سختی دارد؛ زیرا متوجه میشود زندگیش معنا ندارد .مغزی گیر افتاده در یک سازمان مشهور که در اثر فشار رقابت های شدید ، دچار فروپاشی عصبی nervous break down میشود او بسیار مستعد است که در آینده دچار تله کمال طلبی منفی و معیارهای سختگیرانه بشود ه هیچ اشتباهی ازش سر نزند! (راندل)
او به معنای واقعی کلمه ادامه دهنده نقش پدر در خانواده است. مراسم روز شکرگذاری و سنتهای خانوادگی را یکی از فرزندان باید به عهده بگیرد و او در این زمینه میراث دار پدر است. در سفر زندگی یک مرد لحظاتیست که باید دست از بعضی رسوم بکشد تا بتواند آزاد بشود. او در صحنه ای بی نظیر بعد از مرگ پدرش به شرکت خویش میرود و یک استعفای عجیب زیبا را انجام میدهد . رابطه او و پدر بیولوژیک اش اوج داستان فیلم است به نظر من. ( ایپزود ۱۶ فصل ۱) راندل فرصت دارد از دو پدر ( فرزندخواندگی و واقعی) عشق و درس دریافت کند.
- ویلیام : با بازی شاهکار Ron Cephas Jones حقیقتا نقطه عطف فصل یک سریال بود .منظر اول زندگی خود اوست که با عشق مادر شروع میشود و جوانی شاعر پیشه و موزیسین میبینیم که به نگهداری از مادر میپردازد و عاشق میشود و بعد از مرگ مادر هروئینی میشود و فرزندش را در خیابان رها میکند ولی مراقب است که دست کدام خانواده می افتد . او با بیماری پیشرفته سرطان اندکی قبل از مرگش توسط پسرش کشف میشود و دیدار این دو رخ میدهد. در ابتدا با خشم و دلخوری و یکی از تمهای زیبای فیلم رابطه پسر و پدری راندل و ویلیام است در اپیزود ۱۶ فصل اول رابطه راندل با پدر بیولوژیک خویش که حقیقتا بی نظیر است از هر حیث. ما باید فعالیتهایی داشته باشیم که پدران و پسران در جوانی پسران با هم خلوتی داشته باشند مثل یک سفر دونفره تا با هم میراث روانی رد و بدل کنند.
- ویلیام یک پدربزرگ هم هست. او در خانه نقشی محوری در تبادل عشق بازی میکند. کودکی من به نحوی بود که احترام و مرکزیت پدربزرگ و مادربزرگها بسیار جدی بود. الان والدین بزرگ را فرزندان بازی نمیدهند. در زمینه رفتارشان با نوه ها ، اصلا کسی حسابشان نمیکند و این فاجعه است زیرا بی احترامی و بی شانی به این افراد در حال شیوع است ( بماند آمار پدر ازاری و مادرآزاری ). در فیلم یک مدل میبینیم که پدربزرگ ( ویلیام) با نوه های خویش با احترام و عشق و یاددهی ، تعامل دارد و حتی ایشان را برای مرگ خوی آماده میکند…انگار ویلیام وقت گذاشته همه افراد را مسموم عشق خویش کند
- در این فیلم رابطه عاطفی مردی پوزیدونی را به شکل تمام و کمال میبینیم ( جک) او همه عشقش خانواده اش هستند و به خاطر آنها همه کار میکند تا آسایشی کامل داشته باشند و هیچ دلخوشی جز خوشحالی این ها ندارد. مردان پوزیدونی در فرم غیر افراطی خویش بسیار اهل خانواده هستند و هر روز به فر این هستند که کاری کنند که آن خانواده خوشحال بشوند. بدون همسرشان حقیقتا مرگ روانی را تجربه میکنند. البته مرد پوزیدونی به خاطر عاشق بودنش ، کمی زورگو هم میتواند باشد و در فرمهای تسخیر شده مبدل به مردی متجاوز به حقوق فرزندانش میشود به بهانه اینک خیر شما را میخواهم.
- یک تم زیبای فیلم درباره رسیدگی به زندگی عاطفی است. دعواهای مکرر خانوادگی و طرز برخورد با آنها از طریق صحبت و کینه ای نشدن و مدارا در فیلم بارها بارها دیده میشود.
- کیت دختر چاق خانواده است که تله بی ارزشی شدید دارد و با خوردن عملا اجتناب از زندگی را در پیش گرفته است. او در کل فصل اول دنبال لاغر کردن خویش است با کلی داستان . تاثیر تله بی ازشی او در رابطه عاطفی اش اهکار است
فیلم خیلی نکته داشت که نمیرسم همه را اینجا بنویسم ولی حیفم می آمد برایتان ننویسم
علیرضا شیری
لندن- اول نوامبر-۱۰ آبان