معرفی کتاب: چنین گفت زرتشت

امتیاز مطلب

اکثر آنهاییکه که تو سیرک برای «بندباز » روی بند از پایین کف می‌زنند، آرزوی پنهان سقوطش را دارند؛
آنها تا زمانی که آن ارتفاع و مهارت بندباز را می‌بینند، درونشان از رنج رشک ملتهب است.
اگر این «گستاخ » زمین بخورد و مثل گوجه‌فرنگی له شود، به ظاهر تاسفی می‌خورند در صورتشان ولی درونشان خیال راحت می‌شوند که «در زمین ماندن» بهترین انتخاب همگان است.
فرق زیادیست بین ابرمرد و انسان حقیر

دو هفته پیش یک دوست برایم از تجربه‌اش با کتاب نیچه میگفت و ازش قول گرفتم وقت شریفش را بگیرم تا اشکالاتم را در نیچه‌ خوانی از او بپرسم.
جملاتش آن شب روحم را اعتلا بخشید و هنوز مستم.
پ ن:
معلومات من درباره نیچه اندک است؛ آنقدری که پروفسور کارل یونگ تحت تاثیر او بوده، از افکارش بخصوص مفهوم ابرمرد خوانده‌ام؛ طبیعتا در موضع اظهار درباره این فیلسوف نیستم حالا حالاها

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

معرفی کتاب چنین گفت زرتشت

مطالب مرتبط