اگر همه ما يك قدم برداريم، زمين زنده ميماند،
حركت دستهجمعى هزاران نگران محيط زيست در نقاط مختلف دنيا در اعتراض به سياستهاى حكام جهان در بهرهبردارى بيشتر از منابع زمين و آسمان و دريا و مصرفزدگى كور
گريهام ميگيرد وقتى برف باريدن شهرم، به زور به سالى يك بار ميرسد؛
ديدن صحنههايى كه يخهاى ميليون ساله آنتاريكا و گريلند ناگهان فرو ميريزند، رنجمان ميدهد.
كودكان و جوانانى كه صنعت فستفوديزم عادتشان داد آشغال بخورند و تندتند عمرشان را قمار كنتد در گوشى و ويدئوگيم و … دلم را ميسوزاند.
از اينكه در ديار من، فعال محيط زيست بودن مفهومى امنيتى شده نه انسانى، دردم ميآيد.
از قتل محيط بانان، از حيوان آزارى، از تغيير كاربرى باغها و جنگلصافكنيها دردم ميآيد؛
از اينكه فرزندانم به جاى اينهمه زيبايى اين ديار، وقتى به سن من ميرسند، با تعجب به عكسهاى دوران من نگاه خواهند كرد، دردم ميآيد و ميفهمم پدران ما چه دردى ميكشيدند وقتى نقاط جديد تهران را نشان ميدادند و بهمان ميگفتند:
پسرم، دخترم، اين جايى كه ميبينيد الان شده سعادتآباد، موقع ما فقط دشت و دمن بود.
به اندازه خودم تلاش ميكنم به زمين جراحت كمترى بزنم
خوشحالم استفاده از ليوان دائمى توسط دانشجويان در خانه توانگرى با استقبال روبرو شد و مصرف پلاستيكمان كمتر شده