یکی از فیلمهای بی نظیری که سالها قبل دیدم و روم تاثیر زیاد گذاشت ، “نیمه شب در پاریس – Midnight in Paris” بود( سال ۲۰۱۱) فیلمی که اعتبار وودی آلن را بهش برگرداند ( جوایز اسکار ۲۰۱۲)
و بازی فوق العاده Owen Wilson و آدریان برودی و Marion Cotillard ( برنده جوایز مختلف اسکار و ..) را دارد.
چرا فیلم نیمه شب در پاریس را دوست دارم ؟ ( داستان فیلم لو میرود اگر ندیده اید)
۱- داستان فیلم درباره خشکی ذهن یک نویسنده است و میلش به تغییر برای زایش دوباره ذهن و دل. او به این منظور با نامزد و خانواده مادیگرایش به پاریس می آید تا شهود و قلبش بیدار شود. از چنین کتراستی نمیشود به راحتی گذشت که مردی دنبال شهودش است و با خانواده ای کاملا حسابگر به سفری لاکچری آمده که اساسا نماد مدرنیته ضد شهود است و وودی آلن در دل این تضاد است که دست به خلق چنین شاهکاری میزند.
۲- مرد جوان و حیرت زده از خشکی درون ، هر نیمه شب بدون اینکه بداند وارد سفری در زمان میشود و هر شب ۵۰ سال به عقب میرود و در کمال تعجب در میابد که همه مردمان حسرت گذشته را میخورند و این نفرین تکراری بشر نادان است که قدر لحظه و آینده را نمیداند.
۳-رابطه عاطفی با آدمی شهودی عاطفی که دائم دنبال معنا میباشد ، قوانین خاص خودش را دارد. ( مشرب ایده آلیست در مدل شخصیت شناسی MBTI) او از راحتی بدش نمی آید ولی دغدغه اش زندگی، معنای رابطه ، تاثیرش بر زندگی و فلسفه و …میباشد. اگر حواست به این موضوع نباشد ، او گم میشود و پیداکردنش آسان نیست.
۴- فرصتهای بیشماری برای ما وجود دارد که نباید با حسرت خوردن گذشته حرامشان کنیم.یک سفر خوب درونی یا بیرونی لازم داریم تا کمی ذهنمان مرطوب شود.
آیا ذهن شما را خشکی فراگرفته است ؟
علیرضاشیری
#ویدئوتوانگری