ما، مارادونا و آرژانتين

امتیاز مطلب

اين نوشته درباره “ما”، مارادونا و آرژانتين است، حوصله می‌خواهد خواندنش

١. من در جام جهانى ١٩٨٢ در نه سالگيم با فوتبال آشنا شدم، بازی‌هاى اعجاب‌آور مارادونا را در كودكى می‌ديدم و چون طرفدار برزيل بودم، حرص می‌خوردم چرا برزيلى نيست و كنار زيكو و سوكرانس بازى نمی‌كند!
ديه‌گو در ١٧ سالگى با قد ١۶۵ سانت عضو تيم ملى می‌شود، تقريبا تا سى سالگى در زندگى فوتباليستى خود در جهان می‌درخشد و از ٣٠ تا ٦٠ سالگى بخش تاريك زندگيش بيشتر جلوه می‌يابد: كوكائين، خشونت و دعواهاى مكرر با خبرنگاران، معشوقه‌ بازى
-دو ازدواج رسمى با ۵ فرزند و يك معشوقه ٢۵ سال كوچك‌تر از خود تا اين اواخر
آرژانتين
اگر بخواهيد به قطب جنوب سفر كنيد به ويزاى آرژانتين احتياج داريد كه به ايران‌ها سخت اعطا می‌شود. اين كشور ۴۵ ميليونی، تاريخ معاصر تلخى دارد. وقتى مارادونا ١٨ سال دارد، ديكتاتورى نظامى در اين كشور دوران چهارساله‌ای می‌سازد به نام جنگ کثیف که مخالفینش را می‌رباید، شکنجه می‌کند، می‌کشد، به دریا می‌ریزد که هیچ اثری از ایشان پیدا نشود، تعداد این مخالفین بین ۱۲ تا ۳۰ هزار نفر رسما گزارش شده‌اند و عمدتا دانش‌آموز و جوان هستند. ۵۰۰ کودک از والدین مخالفین ربوده شده و به خانواده‌های نامعلوم اعطا شده‌اند. بقدری این دوران وحشتناک است که هر شنبه مادران داغدار این دانش‌آموزان مفقود در میدان مایاپلازا جمع می‌شدند و به رژیم اعتراض می‌کردند که خیلی‌هایشان به همان شیوه سر به‌ نیست شدند.
-مردمی که میلیونی برای مارادونا عزاداری می‌کنند، محصول آن دوران خفقان هم هستند.
– انسان وجه تاریک و روشن را با هم دارد، به نظر می‌رسد وجه تاریک آرکتایپ دیونیسوس ترکیبی از رقص، مواد مخدر و زنان را دور مارادونا حلقه کرده است.
– ما دلمان می‌خواهد سی سال روشن زندگی او را ببینیم و بگوییم قسمت‌های خصوصی زندگیش به ما ربطی ندارد، در حالی‌که یک دروغ بزرگ به خود می‌گوییم و آن ندیدن فجایع زندگی کسی است که ده‌ها بار در مراکز بازپروری بوینس‌آیرس و کوبا بستری شد، علاقه‌مندیش به رهبران ضد امریکایی کوبا و ونزوئلا و بولیوی با آگاهی نبود، زیرا آنها کشورهای خود را در ذیل این شعارها به فقر و ‌فحشا کشانده بودند (پوپولیسم).
اگر نخواهیم با تصویر واقعی‌تر با یک پدیده روبه‌رو شویم، مجبوریم ساده‌لوحانه تعصب بورزیم به ورژن خودمان از حقیقت!
من کمی شهامت یافته‌ام که بخش‌های تاریک خودم را ببینم تا بتوانم احتمالا حلشان کنم و ‌اینگونه است که شهامت دارم بخش‌های تاریک دیه‌گو را نیز ببینم و خودم را به نفهمی نزنم که این اسطوره زیبا چگونه به یک کابوس تبدیل شد.
#علیرضاشیری

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مطالب مرتبط

ما و مارادونا

مطالب مرتبط