ماجرای ترامادول

ترامادول

تو يك محفلى نشسته ام ؛آقاى جوانى از خاطرات فروشندگى در داروخانه تعريف ميكرد ؛“شب جمعه اى، آقايي ژنده پوش و هپلى اوند تو داروخانه