امتیاز مطلب
واسه بعضیها، فصلها به قاعده تقويم نيست كه شروع میشوند،
مثلا براى من پاييز، رسما امروز شروع شد،
به خاطر بارون اساسى نصفه شب و
خنكى سر صبحى كه دلت نمیخواست از زير پتو بيرون بيايی،
و لباس گرمى كه از كمد میكشى بيرون،
حُكما بعضىها به قاعده انار دونكرده و گسى خرمالوهاى شهر است كه پاييزشان شروع میشود.
براى يكسرى هم كه ديگه پاييز و بهار توفيرى نداره و كركرهها را كشيدهاند، اميدوارم غمشان از دل برود و اين ملال را از سر و دل بنهند.
امروز از صبح زود تا نه شب سر كار بودم،
گرچه موقع برگشت بدنم خسته بود، ولى اينقدر از اميد و چيزهاى خوب گفته بودم و شنيده بودم، روحم سبك بود،
صداى آقا رضا و بارون شبونه شهر، شست خستگيو برد.
دستاتون پر،
دلهاتون گرم