چگونه میتوان هم توانگر زیست؟ رشد، پیشرفت، رفاه داشت؟
و هم از درون به ایمان و ساحل امن رسید؟
اگر شما هم چنین سوالاتی در ذهنتان است، به شما خوشآمد میگویم.
مدعی نیستم که جواب این سوالات را بلد هستم ولی به نقطه پرسشگری و مطالبه داشتن از زندگی رسیدن که «من چنین وضعیتی میخواهم» بنظر من نقطه جالبی ست و به عنوان کسی که دارم ۴۸اُمین سال زندگیام را طی میکنم، میخواهم به شما بگویم این شیوه، شیوه درستی ست.
حداقل در برابر شیوههایی که یک سویه نگری دارند این شیوه از تعادل بیشتری برخوردار است.
امیدوارم بحثهای من، که آموخته از زندگی، معلمان و مردمان بسیار بوده به درد شما هم بخورد.
پرسشگری خوب است (۱)
۱. ما نیاز داریم پرسشگر باشیم و به نسلهای بعد از خودمان هم اجازه پرسشگری بدهیم. اینگونه ایمانهایی باروَر به بار خواهد نشست، نه ایمانهای نیازموده و یقینهای بدون پرسش.
۲. من محصول دورانی هستم که به احساسات مذهبی دامن زده میشد و به اشک ریختن آدمی بسیار بها داده میشد؛ تا کم کم فکر کردم شاید مقصود بالاتری مد نظر دین است. آنجا که حضرت سجاد از به کمال رسیدن ایمان صحبت میکنند.
۳. لازم است از خودمان بپرسیم:
کی باید سفر زندگی خودمان را آغاز کنیم؟ و کی باید خدایی را کشف کنیم که پاسخگوی سوالات عمیق ما ست؟
۴. ایمان از آن مقولاتی ست که باید سفرش را طی کرده باشی، خیرت به آدمها برسد، خیلی چیزها در سبک زندگیات داشته باشی و ابراهیم وار اهل پرسشگری باشی.
هم اکنون فایل صوتی را بشنوید
پرسشگری خوب است (۲)
۱. چگونه میتوان هم توانگر زیست و به رشد و دستآورد دست یافت؟ هم از درون به ساحل امن و ایمان رسید؟
۲. در سبک دینداری بدون سوال، با پاسخهای سطحی معمولا ژست پاسخ به سوالات گرفته میشود تا واقعاً پاسخگو بودن.
۳. اتفاقی که برای برخی از افراد افتاد این بود که بعد از کسب موفقیتها بیمعنا شدند، چون درست جایی که دین باید میآمد و یک معنایی به آنها میداد چیزی در چنته نداشتند، آنچه به افراد داده شده بود پاسخگوی سوالات امروزی شان نبود.
۴. سوال داشتن چیز خوبی ست و سولاتتان را سرکوب نکنید. اینکه آیا همه به جواب میرسند یا نه معلوم نیست ولی «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل»
هم اکنون فایل صوتی را بشنوید
همیشه فرصت نیست
۱. زندگی امری زمان دار است، جامعه میخواهد این امر را نادیده بگیرد اما یک فرد توانگر حواسش هست که زندگی امری زمان دار است و هر چیز زمان درست خودش را دارد.
۲. شاید دیگر بنا نباشد بعضی چیزها در میانسالیمان خیلی در ما انگیزه ایجاد کند و نیاز به سفر های عمیقتر درونی داشته باشیم.
۳. بنا ست هر فرد با ثروت، امنیت، فراغت، پول و داشته هایش برود و یک سری کارهای دیگر هم بکند و از رویاهایش لذت ببرد.
۴. کمی نقدتر زندگی کن و کمی به این فکر کن که همیشه فرصت نیست و سبک لذت بردن از زندگی را عوض کن. حسرتت کمتر میشود و رضایتمندیات هم بیشتر میشود.
هم اکنون فایل صوتی را بشنوید
قصه ملک جمشید و معنای ایمان
۱. توانگری یعنی اهل رشد بودن و توانگر کسی است که در زمینههای مختلف زندگی، رشد متعادل دارد و حواس جمع و موثر است.
۲. ایمان از امن و امنیت میآید، یعنی آدم امنی باشی و در درونت امنیت داشته باشی. وقتی وارد مقوله ایمان میشویم، یک چیزی داریم که به خاطر آن دلمان قرص و خیالمان راحت است.
۳. یک تم مشترک در بسیاری از داستانهای آرکتایپی وجود دارد که در داستان ملک جمشید هم اینگونه است؛ یک قهرمان تنها میافتند و باید در تنهاییاش برای نجات خودش بجنگد.
۴. بخشی از این داستان حکایت انسانی ست که یک بخشی از وجود خودش را گم میکند. وارد یک رابطه می شوید و بخشی از وجودش را گم میکنیم، در یک دوستی بخشی از تقدسش را از دست میدهد، وارد یک محل کار میشوید و فضاها و چیز هایی میبینید که چیز بزرگی را از دست میدهید.
هم اکنون فایل صوتی را بشنوید
حواس جمعی هستی یا حواس پرت؟
۱. ایمان و توانگری شامل مقولاتی است که هم به احساس ایمان ما میپردازد هم به رشد و پیشرفت و رفاهمان کمک میکند.
۲. خیلی از آدمها حواسشان در زندگی پرت است و دچار خود را شبیه جمع کردن هستند و نمیدانند برای چه به این دنیا آمدهاند.
۳. انقدر یک مدل شایع درس خواندن، کار کردن، بدست آوردن، درآمد داشتن … برای همه وجود دارد که فکر نمیکنیم مدل دیگری از زیستن و عمر را صرف کردن هم وجود داشته باشد. اینکه خیلی دیر میفهمیم قصه اصلا چیز دیگری بوده، بلای بدی ست که سرمان میآید.
۴. مشکل این عالم این است که ما مشغول میشویم و در مهمانی عالم حواسمان پرت میشود و نگاهمان را از آن دلبر بر میداریم و آن دلبر این است که تو آرامش داشته باشی، درونت را بکاوی و بتوانی گنجهای وجودت را پیدا کنی و حواس جمع باشی.
هم اکنون فایل صوتی را بشنوید
راهزنان ایمان تو چه کسانی هستند؟
۱. چه چیزهایی ما را ناامن میکند؟ چه باعث میشود درون ما دچار اضطراب و تشویش شود؟ به میزانی که با دیوهای زندگی در میافتیم اضطراب وجود ما را فرا میگیرد.
۲. ایمان محصول این است که طوری زندگی کنم که باورهایم برهان و عقلانیت داشته باشد، خرافه پرست نباشم و مراقب راهزنهای مسیرم باشم.
۳. مراقب راهزنها بودن یعنی حرفهای بیخود در زندگیام نیاورم، مقایسات بیخود نکنم، کمتر کارهای اشتباه انجام دهم، کمتر اعتماد های بیخود کنم و … ایمان محصول این است، مراقب این راهزنها بودن.
۴. سراغ خودمان بیاییم،
«قیمت هر کاله میدانی که چیست
قیمت خود را ندانی ابلهی ست»
ما با ارزش آفریده شدیم، زمانی که ما را آفرید به خودش تبریک گفت، گفت : «تبارک الله احسن الخالقین» قدر خودت را بدان.
هم اکنون فایل صوتی را بشنوید
اهل سلامت چه کسانی هستند؟
۱. تو برای این آفریده نشدی که دیگران را از خودت راضی نگه داری، این فکر اشتباه است.
۲. اگر دائم گذشتهات را نشخوار کنی چه چیزی در وجودت سالم میماند؟! هیچ چیز!
۳. برای اینکه سلام و سلامت در زندگیات باشد باید خویشتنداریهای بزرگ را تجربه کنی.
۴. کسی که میخواهد به جای بزرگ برسد باید کار بزرگ کند.
هم اکنون فایل صوتی را بشنوید
این عالم بی حساب و کتاب نیست
۱. وقتی حال کسی خیلی بد است بهترین فیلم هم برای او معنا ندارد، بهترین غذا هم در کام تلخ یک آدم افسرده بد طعم است.
۲. گاهی سیستمهای پردازشی که در وجود یک انسان نهاده شده دچار مشکل میشوند.مثلا اگر دستگاهی که میزان آلودگی آب را میسنجد خراب شود، آن سنجهها و اعداد سنجیده شده قابل اعتماد نیستند.
۳. در بحثهای معرفتی بویایی بسیار مساله مهمی ست و بسیار تعبیر رمزآلودی، بخصوص در بحثهای اسلامی ست. مولوی و ابن عربی درباره اینکه تو شامه خوبی داشته باشی صحبت کردند، تو باید بتوانی بوی یار را استشمام کنی.
۴. وقتی بلند میشوی و اقدام میکنی این مجوز را به این عالم میدهی که باب برکاتش را به سوی تو بگشاید و حالا یک سیستمهای دیگری در این عالم برای تو فعال میشود.
هم اکنون فایل صوتی را بشنوید
جان کاهی یا جان افزا؟
۱. تا بهحال به این فکر کردهاید که بعضی از معاشرتها، بعضی از افکار، بعضی از برخوردها باعث میشود که از جان ما کاسته شود؟
۲. آدمهایی هستند که اشتیاق ما را راهزنی میکنند، آدمهایی هستند که کارشان این است که با مقایسات بیخود، با به موقع تایید ندادن، با به موقع تمجید نکردن، با به روی خود نیاوردن، باعث شوند جان ما فرو کاسته و شوق ما اندک شود.
۳. چه اشکالی دارد ما طوری زندگی کنیم که آدمها با دیدن ما حالشان بهتر شود. نه اینکه با این قصد زندگی کنیم! اما یک طوری زندگی نکنیم که خدای ناکرده آدمها دلشان از مجاورت ما بگیرد! اشتیاقشان فرو کاسته شود!
۴. شما در جایگاه یک کارمند بانک، یک حسابدار، کسیکه تلفن یک مجموعه را در دست دارد، چقدر حواست به نیازهای سازمانت هست؟ به نیازهای آن کسی که این کسب و کار را راه انداخته و دلش میخواهد تغییری در این جامعه ایجاد کند.
هم اکنون فایل صوتی را بشنوید
برکات واقعی زندگی را میشناسی؟
۱. در بحرانهای زندگی نباید دست روی دست گذاشت، باید برای رهایی خود از یک بحران تلاش کرد، خداوند به تلاش و تقلای ما توجه میکند.
۲. یک مکث مقدس در مشکلات و حوادث به ما کمک میکند بهتر راه خروج از مشکل را پیدا کنیم.
۳. خودتان را در معرض نسیمهای رحمت الهی قرار دهید، این میتواند یک آدم باشد یا یک کلاس یا گوش دادن به همین بحثها، که همه گوش میکنند ولی برای تو یک اتفاق دیگری رخ میدهد.
۴. واردات قلبی،شوق و اشتیاقتان را جدی بگیرید اینها همان نسیمهای الهی ست که بر شما میوزد.
هم اکنون فایل صوتی را بشنوید
اگر دلت، رویا و امیدت مرده
۱. در جمعهای از ماه رمضان پیامبر اکرم یک خطبهای خواندند و سخنرانی کردند. در آن سخنرانی درباره ماه رمضان اینطور گفتند.
میفرمایند: «ایّهاٰ اَلْناٰس …» ای مردم «قَدْ أَقْبَلَ إِلَيْكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ» ای مردم ماه خدا با سه چیز به سمت شما آمده؛ برکت، رحمت، مغفرت.
این حرف را که گفته؟ پیامبر اکرم.
خدا در مورد پیامبر اکرم چه میگوید؟
میگوید: «مٰا یَنْطُقُ عَلٰی اَلْهَوٰا» هیچ حرفی را همینجوری نمیزند!
۲. پیامبر باطن این کلام را دیده که بر کلامش جاری شده است؛چون انسان کامل کسی است که میبینید وحضورش کامل است و حقیقت بر قلبش تجلی پیدا میکند. او میبیند و برای بقیه میگوید که بقیه بگوید: شما هم میتوانید ببینید.
به معراج برآیید چو از آل رسولید
شما هم میتوانید ببینی
هم اکنون فایل صوتی را بشنوید
چگونه میتوان هم توانگر زیست؟ رشد، پیشرفت، رفاه داشت؟
و هم از درون به ایمان و ساحل امن رسید؟
اگر شما هم چنین سوالاتی در ذهنتان است، به شما خوشآمد میگویم.
مدعی نیستم که جواب این سوالات را بلد هستم ولی به نقطه پرسشگری و مطالبه داشتن از زندگی رسیدن که «من چنین وضعیتی میخواهم» بنظر من نقطه جالبی ست و به عنوان کسی که دارم ۴۸اُمین سال زندگیام را طی میکنم، میخواهم به شما بگویم این شیوه، شیوه درستی ست.
حداقل در برابر شیوههایی که یک سویه نگری دارند این شیوه از تعادل بیشتری برخوردار است.
امیدوارم بحثهای من، که آموخته از زندگی، معلمان و مردمان بسیار بوده به درد شما هم بخورد.
پرسشگری خوب است (۱)
۱. ما نیاز داریم پرسشگر باشیم و به نسلهای بعد از خودمان هم اجازه پرسشگری بدهیم. اینگونه ایمانهایی باروَر به بار خواهد نشست، نه ایمانهای نیازموده و یقینهای بدون پرسش.
۲. من محصول دورانی هستم که به احساسات مذهبی دامن زده میشد و به اشک ریختن آدمی بسیار بها داده میشد؛ تا کم کم فکر کردم شاید مقصود بالاتری مد نظر دین است. آنجا که حضرت سجاد از به کمال رسیدن ایمان صحبت میکنند.
۳. لازم است از خودمان بپرسیم:
کی باید سفر زندگی خودمان را آغاز کنیم؟ و کی باید خدایی را کشف کنیم که پاسخگوی سوالات عمیق ما ست؟
۴. ایمان از آن مقولاتی ست که باید سفرش را طی کرده باشی، خیرت به آدمها برسد، خیلی چیزها در سبک زندگیات داشته باشی و ابراهیم وار اهل پرسشگری باشی.
هم اکنون بشنوید
پرسشگری خوب است (۲)
۱. چگونه میتوان هم توانگر زیست و به رشد و دستآورد دست یافت؟ هم از درون به ساحل امن و ایمان رسید؟
۲. در سبک دینداری بدون سوال، با پاسخهای سطحی معمولا ژست پاسخ به سوالات گرفته میشود تا واقعاً پاسخگو بودن.
۳. اتفاقی که برای برخی از افراد افتاد این بود که بعد از کسب موفقیتها بیمعنا شدند، چون درست جایی که دین باید میآمد و یک معنایی به آنها میداد چیزی در چنته نداشتند، آنچه به افراد داده شده بود پاسخگوی سوالات امروزی شان نبود.
۴. سوال داشتن چیز خوبی ست و سولاتتان را سرکوب نکنید. اینکه آیا همه به جواب میرسند یا نه معلوم نیست ولی «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل»
هم اکنون بشنوید
همیشه فرصت نیست
۱. زندگی امری زمان دار است، جامعه میخواهد این امر را نادیده بگیرد اما یک فرد توانگر حواسش هست که زندگی امری زمان دار است و هر چیز زمان درست خودش را دارد.
۲. شاید دیگر بنا نباشد بعضی چیزها در میانسالیمان خیلی در ما انگیزه ایجاد کند و نیاز به سفر های عمیقتر درونی داشته باشیم.
۳. بنا ست هر فرد با ثروت، امنیت، فراغت، پول و داشته هایش برود و یک سری کارهای دیگر هم بکند و از رویاهایش لذت ببرد.
۴. کمی نقدتر زندگی کن و کمی به این فکر کن که همیشه فرصت نیست و سبک لذت بردن از زندگی را عوض کن. حسرتت کمتر میشود و رضایتمندیات هم بیشتر میشود.
هم اکنون بشنوید
قصه ملک جمشید و معنای ایمان
۱. توانگری یعنی اهل رشد بودن و توانگر کسی است که در زمینههای مختلف زندگی، رشد متعادل دارد و حواس جمع و موثر است.
۲. ایمان از امن و امنیت میآید، یعنی آدم امنی باشی و در درونت امنیت داشته باشی. وقتی وارد مقوله ایمان میشویم، یک چیزی داریم که به خاطر آن دلمان قرص و خیالمان راحت است.
۳. یک تم مشترک در بسیاری از داستانهای آرکتایپی وجود دارد که در داستان ملک جمشید هم اینگونه است؛ یک قهرمان تنها میافتند و باید در تنهاییاش برای نجات خودش بجنگد.
۴. بخشی از این داستان حکایت انسانی ست که یک بخشی از وجود خودش را گم میکند. وارد یک رابطه می شوید و بخشی از وجودش را گم میکنیم، در یک دوستی بخشی از تقدسش را از دست میدهد، وارد یک محل کار میشوید و فضاها و چیز هایی میبینید که چیز بزرگی را از دست میدهید.
هم اکنون بشنوید
حواس جمع هستی یا حواس پرت؟
۱. ایمان و توانگری شامل مقولاتی است که هم به احساس ایمان ما میپردازد هم به رشد و پیشرفت و رفاهمان کمک میکند.
۲. خیلی از آدمها حواسشان در زندگی پرت است و دچار خود را شبیه جمع کردن هستند و نمیدانند برای چه به این دنیا آمدهاند.
۳. انقدر یک مدل شایع درس خواندن، کار کردن، بدست آوردن، درآمد داشتن … برای همه وجود دارد که فکر نمیکنیم مدل دیگری از زیستن و عمر را صرف کردن هم وجود داشته باشد. اینکه خیلی دیر میفهمیم قصه اصلا چیز دیگری بوده، بلای بدی ست که سرمان میآید.
۴. مشکل این عالم این است که ما مشغول میشویم و در مهمانی عالم حواسمان پرت میشود و نگاهمان را از آن دلبر بر میداریم و آن دلبر این است که تو آرامش داشته باشی، درونت را بکاوی و بتوانی گنجهای وجودت را پیدا کنی و حواس جمع باشی.
هم اکنون بشنوید
راهزنان ایمان تو چه کسانی هستند؟
۱. چه چیزهایی ما را ناامن میکند؟ چه باعث میشود درون ما دچار اضطراب و تشویش شود؟ به میزانی که با دیوهای زندگی در میافتیم اضطراب وجود ما را فرا میگیرد.
۲. ایمان محصول این است که طوری زندگی کنم که باورهایم برهان و عقلانیت داشته باشد، خرافه پرست نباشم و مراقب راهزنهای مسیرم باشم.
۳. مراقب راهزنها بودن یعنی حرفهای بیخود در زندگیام نیاورم، مقایسات بیخود نکنم، کمتر کارهای اشتباه انجام دهم، کمتر اعتماد های بیخود کنم و … ایمان محصول این است، مراقب این راهزنها بودن.
۴. سراغ خودمان بیاییم،
«قیمت هر کاله میدانی که چیست
قیمت خود را ندانی ابلهی ست»
ما با ارزش آفریده شدیم، زمانی که ما را آفرید به خودش تبریک گفت، گفت : «تبارک الله احسن الخالقین» قدر خودت را بدان.
هم اکنون بشنوید
اهل سلامت چه کسانی هستند؟
۱. تو برای این آفریده نشدی که دیگران را از خودت راضی نگه داری، این فکر اشتباه است.
۲. اگر دائم گذشتهات را نشخوار کنی چه چیزی در وجودت سالم میماند؟! هیچ چیز!
۳. برای اینکه سلام و سلامت در زندگیات باشد باید خویشتنداریهای بزرگ را تجربه کنی.
۴. کسی که میخواهد به جای بزرگ برسد باید کار بزرگ کند.
هم اکنون بشنوید
این عالم بی حساب و کتاب نیست
۱. وقتی حال کسی خیلی بد است بهترین فیلم هم برای او معنا ندارد، بهترین غذا هم در کام تلخ یک آدم افسرده بد طعم است.
۲. گاهی سیستمهای پردازشی که در وجود یک انسان نهاده شده دچار مشکل میشوند.مثلا اگر دستگاهی که میزان آلودگی آب را میسنجد خراب شود، آن سنجهها و اعداد سنجیده شده قابل اعتماد نیستند.
۳. در بحثهای معرفتی بویایی بسیار مساله مهمی ست و بسیار تعبیر رمزآلودی، بخصوص در بحثهای اسلامی ست. مولوی و ابن عربی درباره اینکه تو شامه خوبی داشته باشی صحبت کردند، تو باید بتوانی بوی یار را استشمام کنی.
۴. وقتی بلند میشوی و اقدام میکنی این مجوز را به این عالم میدهی که باب برکاتش را به سوی تو بگشاید و حالا یک سیستمهای دیگری در این عالم برای تو فعال میشود.
هم اکنون بشنوید
جان کاهی یا جان افزا؟
۱. تا بهحال به این فکر کردهاید که بعضی از معاشرتها، بعضی از افکار، بعضی از برخوردها باعث میشود که از جان ما کاسته شود؟
۲. آدمهایی هستند که اشتیاق ما را راهزنی میکنند، آدمهایی هستند که کارشان این است که با مقایسات بیخود، با به موقع تایید ندادن، با به موقع تمجید نکردن، با به روی خود نیاوردن، باعث شوند جان ما فرو کاسته و شوق ما اندک شود.
۳. چه اشکالی دارد ما طوری زندگی کنیم که آدمها با دیدن ما حالشان بهتر شود. نه اینکه با این قصد زندگی کنیم! اما یک طوری زندگی نکنیم که خدای ناکرده آدمها دلشان از مجاورت ما بگیرد! اشتیاقشان فرو کاسته شود!
۴. شما در جایگاه یک کارمند بانک، یک حسابدار، کسیکه تلفن یک مجموعه را در دست دارد، چقدر حواست به نیازهای سازمانت هست؟ به نیازهای آن کسی که این کسب و کار را راه انداخته و دلش میخواهد تغییری در این جامعه ایجاد کند.
هم اکنون بشنوید
برکات واقعی زندگی را می شناسی؟
۱. در بحرانهای زندگی نباید دست روی دست گذاشت، باید برای رهایی خود از یک بحران تلاش کرد، خداوند به تلاش و تقلای ما توجه میکند.
۲. یک مکث مقدس در مشکلات و حوادث به ما کمک میکند بهتر راه خروج از مشکل را پیدا کنیم.
۳. خودتان را در معرض نسیمهای رحمت الهی قرار دهید، این میتواند یک آدم باشد یا یک کلاس یا گوش دادن به همین بحثها، که همه گوش میکنند ولی برای تو یک اتفاق دیگری رخ میدهد.
۴. واردات قلبی،شوق و اشتیاقتان را جدی بگیرید اینها همان نسیمهای الهی ست که بر شما میوزد.
هم اکنون بشنوید
اگر دلت، رویا و امیدت مرده!
۱. در بحرانهای زندگی نباید دست روی دست گذاشت، باید برای رهایی خود از یک بحران تلاش کرد، خداوند به تلاش و تقلای ما توجه میکند.
۲. یک مکث مقدس در مشکلات و حوادث به ما کمک میکند بهتر راه خروج از مشکل را پیدا کنیم.
۳. خودتان را در معرض نسیمهای رحمت الهی قرار دهید، این میتواند یک آدم باشد یا یک کلاس یا گوش دادن به همین بحثها، که همه گوش میکنند ولی برای تو یک اتفاق دیگری رخ میدهد.
۴. واردات قلبی،شوق و اشتیاقتان را جدی بگیرید اینها همان نسیمهای الهی ست که بر شما میوزد.