امتیاز مطلب
از اون فيلمهايي است كه بايد ديد تا فهميد چقدر بايد براى بهبود فرهنگ، روى خودمان كار كنيم.
خلاصه داستان:
يك مرد سياهپوست قصد ورود به نيروى پليس را دارد، در دورانى كه نژادپرستى واضحا در بسيارى از نيروهاى پليس رواج دارد. او كمكم وارد بررسى پرونده كوكلس كلانهاى نوين میشود (گروههاى سفيدپوستى كه سياهان را مانند بردگان قديم شكنجه میكردند و بر سر خويش نقاب میزدند) و اتفاقات عجيبى برايش رقم میخورد…
اسپايكلى در اين فيلم عميق و تاثيرگذار مسيرى را نشانمان میدهد كه چگونه نداشتن قوه نقد و تحليل بعلاوه مقدارى باورهاى ايدئولوژيك، مذهبى، ملى و سياسى میتواند “هويتسازى” كاذب و متعصبانه ايجاد كند و كالتهاى مختلفى در جامعه ايجاد كند كه با اعتقادات خويش دچار نفرت بشوند عليه افراد ديگر با اعتقادات ديگر؛