این مردان “موجوگندمی” نازنین
۱. خانمی آواز میخواند و دف میزند، آقایی کمکی پولی میکند و برمیگردد به تماشا (یعنی فقط دلسوز نیستم و برای هنرت هم ارزش قائلم). اما در کمتر از سه ثانیه این مرد حماسه میآفریند. او که معلوم است دفنواز حرفهای است، برمیگردد به کنار آن بانو، دف را ازش میگیرد و به زیبایی مینوازد،
ما که بینندهایم با همان قسمت اول و دوم هم به تحسین افتادیم ولی گام آخر این مرد، قلبمان را به اوج میبرد.
به نگاه مشوقانهاش هنگام نواختن ساز به آن بانو نگاه کنید؛ قشنگ معلوم است که موهای جوگندمی او در آسیاب معرفت سفید شده است؛
دمت گرم و سرت خوش باد آقای جوگندمی که از پنجههایت، طلای واقعی میریزد.
۲. مرد دوم اما به سه ثانیه هم نمیکشد که میخکوبمان میکند، شاید در جوانیش در مهمانیهای رفقا، گاهی صدایی گرم میکرده و مردم از شباهتش با ابی دست و کفی میزدهاند. اما در میانسالیاش حرکتی میکند ابدی؛ بیهیچ بهانهای با صدای خوبش به این مردان هنرمند تشویقی میدهد عظیم. تصور کنید اگر مثلا بیست و سه ساله بود، این حس به ما دست میداد؟ چیزی در موهای جوگندمی هست که ارزش یک کار را هزار برابر میکند😉
آقام از بچگیم کاری جالب میکرد، اگر به مستمند خیابانی کمک میکرد، به هنرمند خیابانی سه برابر کمک میکرد، زیرا هنرمند به روز و شب ما چیزی میافزاید.
#علیرضاشیری
#مردمان_خوب_اين_ديار
پ ن: خانم دکتری پیام دادند که این آقای دفنواز، متخصص اطفاله، کلیپ مال چند وقت قبله 👌 بابا تو دیگه کی هستی؟ هزار الله اکبر
پ ن : در دورانی هستیم که اتفاقات تلخ، تریبونهای سمی و تصاویر دزدی و کیف زنی و اختلاس و … اینقدر رواج دارد که دل ودماغی برامون نمانده، این فیلم خوبها را هم پخش کنیم که یاد بگیریم چه زیبا میتوان زیر سه ثانیه حماسه آفرید.